۱۳۸۸/۰۷/۰۸

آخرین هشدار به رئیس دولت کودتا: لطفا حواستان به مدرکتان باشد!

آخرین هشدار به رئیس دولت کودتا:
لطفا حواستان به مدرکتان باشد!

ادامه راه سبز «ارس» به نقل موج سبز آزادی: آن چنان که پیداست طالع محمود از همه سو رو به افول است! آن همه ادعاهای احمد‌ی‌نژاد در هر مصاحبه و سخنرانی مبنی بر این که «من خودم یک دانشگاهی هستم» دارد با چالش‌های جدی روبه‌رو می‌شود. کم کم دارد مشخص می‌شود که تمام وجوه زندگی این عمله «امپراطوری دروغ» با دروغ و فریب آمیخته بوده است. خبرهای اخیر بیش از هر چیز مشخص می‌کند که لازم است سوابق دانشگاهی مردی که مدعی است «مدارک دانشگاهی کاغذپاره‌هایی بیش نیستند» با دقت بررسی شود، چرا که تقریبا تمامی همکاران دانشگاهی او دارای سوابق درخشانی در تقلب و سرقت علمی هستند.

هفته پیش مشخص شد وزیر علوم دولت او مقاله‌ای علمی را سرقت کرده و به نام خود منتشر است (همان آقایی که مامور برگزاری انتخابات بود و کودتاچیان مدعی‌اند انتخابات را بدون تقلب برگزار کرده). قرار دادن یک فرد متقلب در صدر نظام دانشگاهی اگر پاداش «زحمات» او در امر انتخابات اخیر نباشد، هیچ معنای دیگری ندارد. کجای دنیا دیده‌اید وزیر علوم که قرار است انتظام امور علمی کشور بر عهده‌اش باشد، خودش سابقه سرقت علمی داشته باشد؟ فقط در دولت مابعد نهم چنین چیزی ممکن است!

علاوه بر کارنامه درخشان کامران دانشجو، این هفته نیز مشخص شد که وزیر راه دولت ۱+۹ نیز سوابق مشابهی دارد. این آقا که از قضا استاد راهنمای رییس دولت کودتا در دوران دکتری هم بوده است مقاله‌ای را که اغلب آن کپی طابق النعل بالنعل یک مقاله دیگر است به نام خود و دانشجوی‌اش چاپ کرده و ارتقای علمی گرفته. از اصل تقلب جالب‌تر، عذر بدتر از گناه بهبهانی در لاپوشانی این سرقت علمی است. او در نمابری که دیروز برای ایسنا ارسال کرده مدعی شده است: «به مقاله‌ای دزدی اطلاق می‌شود که کل مقاله با تغییر نام مصادره به مطلوب گردد»! یعنی اگر پاراگرافی به یک مقاله دیگران اضافه یا از آن کم کنیم حق داریم آن را به نام خود چاپ کنیم!

سوالی که اینک مطرح می‌شود این است که چنین فردی با این تلقی از امانت‌داری آکادمیک استاد راهنمای محمود احمدی‌نژاد بوده است و هیچ بعید نیست پایان‌نامه‌ای که آقای «دکتر» همزمان با استاندار نمونه شدن در اردبیل نوشته‌اند، از جنس مقاله‌های استاد راهنمای خوشنام‌شان باشد، خصوصا که رابطه این دو در طی بیش از دو دهه اخیر همواره محل سو ظن اهالی دانشگاه علم و صنعت بوده است.

بنا به اطلاعات خبرنگار موج سبز آزادی بهبهانی فردی است با سوابق غیرمذهبی در سال‌های پیش از انقلاب و شهره به لاقیدی نسبت به شرایع دینی. با این حال احمدی‌نژاد که از همان جوانی ادعای دین و مذهب‌اش عالمگیر بوده، از زمان دانشجویی طرح رابطه‌ای نزدیک با او را می‌ریزد و به رغم شهرت بهبهانی تنها دانشجوی بسیجی دانشگاه می‌شود که او را به عنوان استاد راهنمای دوره‌ دکترای خود انتخاب می‌کند. بعدها که همزمان با استانداری اردبیل احمدی‌نژاد از پایان‌نامه‌اش به صورت صلواتی دفاع کرد و استاد علم و صنعت شد، کنجکاوی‌های قدیمی‌های علم و صنعت هم مرتفع شد و دانستند چه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است.

برای احمدی‌نژاد چه گزینه بهتر از بهبهانی که نه اخلاق دینی دست و پای‌اش را می‌بندد و نه اخلاق آکادمیک؟ برگ زرین دیگر در کارنامه‌ افتخارات این استاد و وزیر متقلب هفته پیش رو شد. محمدعلی ایلخانی (مردی که به مدت دو ماه و اندی با حکم بهبهانی رییس سازمان هواپیمایی کشوری شد) در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر صراحتا گفت که مشکل بهبهانی این است که «به راحتی دروغ می‌گوید». ایلخانی در ادامه نقل قولی از قائم مقام بهبهانی مطرح کرد که به وی گفته است «برو فساد را در فلان سال در سازمان هواپیمایی درباره فلان هواپیما کشف کن»! که وی نیز پاسخ داده است «این کار نهادهای نظارتی و اطلاعاتی است و به من مربوط نمی‌شود.»

لازم به یادآوری است که در هفته‌های پس از انتخابات نیز یک فایل صوتی از سخنرانی محمدباقر قالیباف در فضای اینترنت منتشر شد که در آن شهردار تهران ادعا می‌کرد «آقای احمد‌ی‌نژاد وزیری در کابینه‌اش دارد که شرب خمر می‌کند». به عقیده ناظران اشاره قالیباف در این سخنرانی به همین آقای بهبهانی بود.

پروژه افشای مدارک قلابی وزرای دولت کودتا همچنان ادامه دارد. به آقای رئیس کابینه کودتا هم توصیه می‌کنیم قبل از اینکه مدارک مبسوطی درباره تز درخشان ایشان رو نشده از به کار بردن جمله من یک دانشگاهی هستم پرهیز کنند و بیش از این به پر و پای دانشگاهیان نپیچند!

اعـتـراف ، آزادی ، جـمـهـوری اسـلامـی !

اعـتـراف ، آزادی ، جـمـهـوری اسـلامـی !


بنا به اعلام روابط عمومي سعيد حجاريان متاسفانه زنده آزاد شد. وي كه پس از افشاي نقش مخملي كانت و دكارت و حسن بصري و بقيه در انواع و اقسام براندازي همچنان توانست زنده بماند هم اكنون نسبت به قبل از بازداشت با مشكل صد و پنجاه كيلو اضافه وزن مواجه است كه باعث نگراني شده . نامبرده در جلسات دادگاه توانست بخوبي متني را كه خودش نوشته بود بدهد يكنفر ديگر بخواند . وي درحاليكه از همه چيز راضي بود با شنيدن خبر آزادي اش نزديك بود از ناراحتي خودش را با تير بزند ليكن چون جاي تير خوردنش هنوز درد ميكند لذا ايندفعه تصميم گرفت خودش را با تبر بزند كه اين توطئه هم ناكام ماند . در همين راستا يكي از خبرنگاران درحاليكه خودش از سوال خودش خنده اش گرفته بود پرسيد جداً شما حجاريان را اصلاً براي چي گرفتيد؟ اين الدنگ فضول كه جاسوس سلطنت طلبها هم بود يك عالمه كتك خورد.

روابط عمومي افزود آزادي حجاريان احتمالاً هيچ ربطي به اوضاع جسمي ورزشكاري او ندارد و وي در زندان كاملاً آزادانه ميتوانست روزي بيست و پنج تا واليوم دوازده بخورد . حجاريان اين مطلب را كلاً روي باقي مطالب تائيد كرد . برخي آگاهان كه هنوز بطري وارد هيچ جائيشان نشده معتقدند كه اصلاً قرار نيست تا پس فرداي آزادي حجاريان يك چيزهائي فاش بشود كه آدم شاخ دربياورد . به همين مناسبت قرار شد تا اطلاع ثانوي هيچ كسي از هيچ جائي هيچوقت چهار چشمي مواظب حجاريان و اطرافيانش نباشد و تلفن حجاريان نيز بدليل بدهي قطع شد . حجاريان در آخرين دفاعيه اش گفت نبودم كه قبض بدم .

بر اين اساس شعار اعتراف ، آزادي ، جمهوري اسلامي بالاي درب توالت سازمان ملل با طلا حك شد . بان گي مون هدف از اينكار را رفع گرفتگي چاه عنوان كرد . توضيحاً اينكه چاه سازمان ملل پس از سخن ريني مموتي بدليل ازدحام ميليوني جمعيت استقبال كننده بكلي گرفت . بان گي مون افزود ببخشيد بقيه ي در و ديوارهاي سازمان ملل قبلاً با جملات قصار قبلي هاي خود شما حك شده بود . بطوركلي در طول دولت نهم همه براي حك اثر در توالت بشدت انگيزه پيدا كردند !

.
.

علیرضا رضایی

مراسم یادبود سیدعبدالله موسوی‏ مقدم، معاون کمیته ایثارگران ستاد میرحسین

مراسم یادبود سیدعبدالله موسوی‏ مقدم، معاون کمیته ایثارگران ستاد میرحسین موسوی

ادامه راه سبز «ارس»: مراسم یادبود سومین شب درگذشت سیدعبدالله موسوی‏مقدم روز پنجشنبه در مسجد بلال صداوسیما از ساعت ۱۵ تا ۱۷ و مراسمی دیگر نیز روز جمعه و در مسجد دارالسلام واقع در چهارراه ابوسعید برگزار خواهد شد.

مراسم تشییع پیكر سیدعبدالله موسوی‏ مقدم، معاون کمیته ایثارگران ستاد میرحسین موسوی، صبح روز سه ‏شنبه از مقابل منزل او به سمت قطعه ۲۰۲ بهشت زهرا انجام شد. موسوی‏مقدم که از مبارزان قبل از انقلاب و از زندانیان سیاسی رژیم پهلوی بود سال‏ها در جبهه ‏های نبرد حق علیه باطل حضور داشت و در عملیات مهران به درجه جانبازی نائل شد. وی روز یکشنبه در سن ۵۳ سالگی درگذشت.



محمد نوری‌زاد: رازهای جذابیت “مخابرات” برای دوستان سپاهی ام !

محمد نوری‌زاد:


رازهای جذابیت “مخابرات” برای دوستان سپاهی ام!


این نوشته را به دوستان سپاهی ام تقدیم می دارم . آنانی که برای درک یک لحظه از قشنگی های فهم و معرفتشان حسرت ناک بوده ام . آنانی که: دربرابر کوه کوه درد ، کوه بوده اند ، و دربرابر وسعتی از نیازمندی های تمام نشدنی بشری ، تبسم . آنان را ندیدم سربه غرور برآورند و برزمین با تکبر قدم گذارند و با تکبر سخن بگویند . وآنانی که: هر چه مرتبت های دنیایی شان بلندی می گرفت ، متعمدانه ، خاکساری خود را شدت می بخشودند ، و هرچه غلیان عاطفه اطرافیانشان فوران می کرد ، سینه هایشان را برای جذب آنهمه عاطفه سراسیمه سپر می کردند . خدایا ، آنان ، دوستان سفرکرده من ، هنوز هم هستند . بی های و هوی . می دانم . هنوز هم هستند : بی های وهوی . می دانم. درگوشه وکنار.


دو روز از خرید پنجاه درصد+ یک سهم از سهام شرکت مخابرات توسط سپاه می گذرد . ظاهرا کنسرسیوم های دیگری نیز برای خرید این سهام دورخیز کرده بودند اما مگر می شود بی اذن واراده سازمان خصوصی سازی که امروز یکی را دارای صلاحیت می داند و روز دیگر عدم لیاقت او را کف دستش می گذارد ، برای ربودن این سهام حساس ، پای پیش نهاد ؟

هنوز ابهام های فراوانی در چند و چون ارائه این سهام ، و تاخیر های بی دلیل آن در کار است . کسی نمی داند در پس پرده رابطه های همیشگی مردان آهنین ما چه گذشته و چه می گذرد . مردم ما به دلیل این که بعدها ، وقتی همه کارها سامان داده شد و آب از آسیاب افتاد در جریان کارها قرار می گیرند ، مردم فلک زده ای هستند که باید در ته صف محرمیت قرار گیرند . باورم براین است که : با این مردم ، بدجوری بازی می شود . می بینم که ریسمانی به گردن این مردم بسته و آنان را به هرکجا که می خواهند می کشند می برند.

من از این که آن مردان آهنین پنهان در پس پرده ، همواره به ریش و قد و بالای این مردم می خندند ، و بدون دغدغه کارشان را پیش می برند در عذابم.

جاذبه شرکت مخابرات برای دوستان سپاهی ما از دو منظر قابل اعتناست :

- یک این که : شرکت مخابرات شاید از معدود شرکت های سود ده و بی شکست و بی رقیب است . شرکتی که سود روزانه آن که هیچ ، سود ثانیه های آن را می شود از پیش محاسبه کرد و آن را به حساب جاری خود واریز کرد . شرکت های غول آسایی چون پتروشیمی حتی درحال رکود و ورشکستگی اند اما مخابرات در این سالهای بحرانی هیچگاه به مرز تهدید نیز نرسید.

طعم شیرین سودهای حتمی ، برای خیلی ها وسوسه انگیز است . حتی برای وارد کنندگان شکر. اگر چه به قول آقای نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه : آقای میرکاظمی (وزیر بازرگانی دولت نهم) در دو سال گذشته سی و دو کارخانه قند کشور را با واردات شکر تعطیل کرد و امسال چهار کارخانه تعطیل شده اند و باقیمانده ها با سی درصد ظرفیتشان کار می کنند. آقای قاضی پور ادامه می دهد: ... این آقازاده ها شکر وارد می کنند و مردم را بیچاره می کنند.


من به سخن این نماینده عزیز کاری ندارم . اما دوست داشتم به دوستان سپاهی مان بگویم : اگر نگران اقتصاد کشورید ، بخشی از آن هشت میلیارد دلاری را که با یکدست دادید وبا دست دیگر مدیریت بر مخابرات کشور را درعرض نیم ساعت دریافت کردید ، می دادید به مثلا کشت و صنعت نیشکر خوزستان . و آنهمه متخصص و کارگر را از وحشت بیکاری و ورشکستگی بدر می آوردید . البته من پاسخ پرسش خود را می دانم . کسی که برود و کشت و صنعت نیشکر خوزستان را از ورشکستگی بدرآورد ، حتما باید یک احساس تلخی نسبت به بیکاری و دربدری داشته باشد . و در نقطه مقابل : به عزت و سربلندی و خودکفایی.

شرمنده ام که بگویم : دوستان سپاهی ما سالهاست که از شورش های درونی سالهای دفاع مقدس فاصله گرفته اند . دیگر مثل سابق شعار نمی دهند . شعار را گذاشته اند برای مردمی که مرتب و یک نفس با مرگ برفلان و زنده باد فلان سرگرم باشند.

- و دو این که : دست یابی برمدیریت مخابرات ، همیشه برای نیازهای امنیتی سپاه و همان مردان آهنین پس پرده ، یک امر حیاتی بوده است . با دست نهادن برمدیریت مخابرات ، می توان برهمه سیستم های مخابراتی کشور ، از تلفن و تلفن همراه و پیام های تلفنی و اینترنت و اینمارست و هر کوفت و زهر ماری که به سیگنالها و پالس های مخابراتی مربوط باشد ، تسلط یافت.

دراین روند ، مردم ، به بازیچه های احمقی تغییر ماهیت می دهند که انگار خودشان با پای خودشان رفته اند به دفاتر مخابراتی ، و یک بی سیم جاسوسی به اسم تلفن همراه از مدیران مخابرات که حالا دوستان سپاهی ما هستند ، تحویل گرفته اند وبسته اند به کمرشان . حالا نوبت سیگنال های نامحرم مخابراتی است که به راحتی آب خوردن آنان را رد یابی کنند.

این مردم احمق بهرکجا که بروند و با هرکه صحبت کنند ، سیگنال های وظیفه شناس دقیقا چند وچونشان را به مردان آهنین ما گزارش می دهند و شنیده ها و دیده ها را بی کم وکاست می برند و داخل پوشه ها و پرونده هایی که برای هرکدامشان ترتیب داده اند می اندازند .یکی از دوستان ساده من می گفت : من که راضی نیستم . این کار اگر انجام شود شرعا حرام است . یکی از صفات خدای متعال ستارالعیوبی اوست . اگر قرار باشد برای مردم پرونده تشکیل بدهند و معایب آنان را (به زعم خودشان) در آن پرونده ها انبار کنند ، این کار ، از شرع و ذات صفات الهی بدور است.

به دوست ساده ام گفتم : بنده خدا ، شرعی که در دست مردان آهنین پس پرده ما اسیر است و صدای ضجه خودش از متولیان امورشرعی تا هفت آسمان بالا رفته ، مگر جرات می کند سخن از غیرشرعی بودن شنود گفتگوهای خصوصی مردم و رد گیری رفت وآمد آنان براند ؟ چنان پرونده ای برای شرع مقدس بسازند که ذلیل خاص وعام شود.

وگفتم : اگر شرع کاره ای بود ، این مردان آهنین را با نیمی از آن هشت هزار میلیارد تومانی که معلوم نیست چگونه به یکی از تعاونی های سپاه راه یافته ، به سمت خوزستان گسیل می نمود . خوزستانی که یک زمان خواستگاه و خاستگاهشان بود و خاطره هایی شیرین و شوق انگیز از آن دارند . تا چه بکنند ؟ تا همان کشت و صنعت نیشکر را از دریوزگی بدرآورند و به آقا زاده های سیری ناپذیر بگویند : اگر به اندازه کافی سیر شده اید ، لطفا یک چند قدم کنار بروید و اجازه بدهید مردم هم به یک نیم نوایی برسند.

برادران سپاهی ما شاید از آن روی برای خرید موثر و تعیین کننده سهام مخابرات برنامه ریزی حیثیتی کردند که می دانند با تسلط بر مخابرات ، می شود از تلفن همراه خاموش یک نفر ، هم مکالمات او را شنود کرد ، و هم رد او را گرفت.

من با اطمینان می گویم که تسلط سپاه برمخابرات کشور ، بیش از پیش ، ته مانده اعتماد مردم به مسئولان را خواهد روبید . سپاهیانی که روزگاری تخم چشم مردم بودند ، به غریبه هایی تغییر چهره می دهند که همیشه ازپس دیواری و گذری و سایه روشن معبری به گوش ایستاده اند تا از رازهای خصوصی مردم ، و از خلوتشان سردر بیاورند . خلوتی که متعلق به خود خود مردم است و هیچ احدالناسی اجازه سرک کشیدن به کل و جز و اختفای آن ندارد . من دراین مقال ، برادران پاک نهاد سپاهی خود را ، آنانی را که از این روند ناخشنودند به این حدیث شریف معصوم (ع) ارجاع می دهم : خدای متعال در محشر ، پرونده خصوصی بندگان خود را ، خود – بی حضور غیر- وارسی می کند تا بندگانش بخاطر خطاهای دنیایی شان شرمگین نشوند.




این که من آیا یک چنین پولی دارم یا ندارم سخن دیگری است . که دارم . خواهم گفت . اما می خواهم علت این خرید را ، و بیرون بردن پای سپاه از این مهلکه را پیش آورم . حیثیتی که به اسم سپاه امروز توسط جماعتی از بی خبران به خاک برده می شود ، امانتی است که همه ما حمل آن را به شانه های فرزندان خود سپرده ایم .


سپاه اگر آبرویی دارد ، متعلق به خودش نیست . و اگر نفوذی ، این نیز برآمده از همان تعلقی است که به او مربوط نمی شود . سپاه ، یک حساب بانکی معنوی است که جزبه جز دارایی اش را مدیون دیگران است . دیگرانی که برای برداشت حسابشان هیچگاه به سپاه مراجعه نکرده ونمی کنند .


اگر امروز سرداران و سرلشگرانی هستند که بخاطر سالهای حضورشان درجبهه ها خود را طلبکار سپاه می دانند ، باید بدانند که : طلبشان را تا کنون گرفته اند . بیشترهم گرفته اند . می ماند طلب مردمی که به سپاه ، قدر وقیمت و آبرو داده اند . می ماند طلب آنانی که از سپاه ، نه یک قوه نظامی صرف ، که یک قوه متراکمی از شرافت و درستی و هوشمندی و گذشت و پاکی و پایمردی برآورده اند .



پس نتیجه می گیریم که : سپاه متعلق به طایفه ای نیست که امروز اراده اش را دراختیار دارند . سپاه : میراث انقلاب است . شاید ته مانده میراثی که می تواند و می توانست غرورآفرین باقی بماند . صاحبان اصلی سپاه ، فرزندانی از این آب و خاک اند که همه داشته های عاطفی و بشری خود را تقدیم سپاه کردند و از سپاه ، یک آبروی بزرگ برآوردند . که چه بشود؟ که همچنان بعنوان ذخیره تمام نشدنی این نظام بماند و نورافشانی کند . که هرکجا دیگران کم آوردند ، از انرژی متراکم سپاه تغذیه کنند .



سپاه موتوری شد که سوختش : شرافت و رشد و شرم و جوهره ای از خصلت های ناب بشری است . کسی اجازه نداشت و ندارد به این ذخیره زلال به عنوان ارث پدری نگاه کند . چرا که سپاه ارث پدری انقلاب بود . بماند که چه کردند با این سپاه . و بماند که از این ذخیره ناب ، چه بهره هایی که نبردند .



هرذخیره ای تمام شدنی است . و ذخیره سپاه ، که می بایست تا سالهای سال ، انقلاب و نظام را به پیش می برد ، در مصرف بی رویه دوستانی که قدرش را نمی دانستند ، به ضعف گرایید .



سپاهی که فارغ از گرایشات سیاسی و کوتاه مدت ، بایستی از فعل و انفعالات اجتماعی ، کنار می کشید و دماوند گونه به نظاره آمد شدن های این و آن می نشست ، از بلندای خود به زیر آمدو هم سطح خیزوخم های کوچه وخیابان ، به سطح گرایید . این همه را درحالی می سوزم و می گویم که : هنوز به حضور جماعتی از مردان مرد خود در سپاه چشم امید دارم .



و دراین سالهای سال ، دوستان امانتدار ما ، مرتب از این ذخیره ناب و مردمی ، مکیدند و بهره بردند و سودی و رمقی نیز به او - که روز به روز بی رمق تر می شد - نیفزودند . درعین حال که حتما زحمت های خالصانه این سالهای فرزندان خوب خود در سپاه را در نظر می گیریم و یک به یک آنها را در ردیف کارهای الهی شان شماره می کنیم اما بدلیل همان رفتار ناهمگونی که با دماوندگونگی سپاه مغایر بوده است ، به سپاهی برمی خوریم که قدر خود را ندانسته و اجازه داده جزییات حقیری وجهه مبارکش را بخراشند .



سخن من ، از اکنون این مقال ، آهنگ دیگری می گیرد . این که : اگر سپاه ، یک ارث همگانی مردم بود و هست ، آیا آنانی که از سپاه آویختند و پای او را به معادلات حقیر کوچه وبازار گشودند، از مردم ، یعنی از صاحبان اصلی سپاه ، پرسیدند که ما می خواهیم این بلاها را برسر سپاه بیاوریم ؟ و آیا شما که آب شدید و ذره ذره به سپاه آبرو و اعتبار بخشودید ، به این رفتار ما رضایت دارید؟



من با اطمینان می گویم که اگر درهرکشوری بشود با ارتش آن کشور هرکاری کرد ، درکشورما ، با فرازونشیبی که سپاه را از خاک به آسمان برد و برتارک طلایی ترین مدارج انسانی نشاند ، نمی شود هرکاری کرد. سپاه متعلق به مردم است . اگرچه فرمانده اش ، فرمانده کل قوا باشد .



من این جوهره بطئی را مثلا درباره ارتش خودمان حتی رصد نمی کنم .چراکه ارتش ، با همه افت و خیزها و درخشندگی هایش ، یک تشکیلات از پیش مشخص بوده است . اما سپاه ، با صرف زیباترین داشته های این انقلاب سامان گرفته است . نطفه اش با پاکی و رشادت و عشق و شور و از خود گذشتگی بسته شده است . برای این که قامت سپاه برآید ، ناب ترین آرزوهای بشری به خاک افتاده اند .



این سپاه ، یک تشکیلات نظامی اضطراری نیست که اگر امروز بنابه ضرورتی تاسیسش کردیم ، فردا به ضرورتی دیگر منحلش کنیم . درسپاه ما ، درهمین امروز ، کارهای فراوانی صورت پذیرفته که اگر با ناب سپاه می آمیخت ، غروری برغرور ما می افزود . اما هیچ غروری را نمی توان بر شوره زار رویاند .



متاسفم که بگویم : سپاه ما امروز ، به ملک طلق جماعتی درآمده که با او آن می کنند که با ارث پدری شان نمی کنند . من با صدای بلند می گویم : فرماندهان سپاه ما ، حق ندارند با رفتار و گفتار و تصمیمات خود – هرچه که هست - ذره ای برچهره سپاه خراش اندازند . چراکه برای برآمدن این سپاه ، ناب ترین فرزندان این سرزمین به خاک رفته اند .



ورود سپاه به بازی های سیاسی ، زهرکشنده ایست که هر عنصر سالمی را – اگر چه متصل به نهضت پیامبران باشد – نحیف می کند ، و زلزله ای است که هر استحکامی را به ارتعاش می برد . متاسفانه ، آفتی که سالهاست به جان سپاه ما – بله : سپاه ما – درافتاده و او را از مدار بزرگواری اش جدا کرده .



ورود سپاه ما به صف ماجراجویان مالی نیز همان خمیره ایست که آب تیره ای به زیر پوست سپاه می دواند و چهره نورانی اش را به تیرگی و خواری می رماند .



من می گویم : فرماندهان سپاه ، از آنجا که امانتداران ما در اداره سپاه هستند ، اجازه ندارند سپاه ما را وارد بازی هایی بکنند که مرتب از آن ذخیره زلال کاسته شود و هیچ نیز از او نماند .



یک مراجعه به آحاد مردم و ردیابی میزان علاقه مردم به سپاه ، از بدو تشکیل تا کنون ، ما را به منحنی آزار دهنده ای هشدار می دهد که : امانتداران ما آدمهای لایقی در اداره سپاه ما نبوده اند .



من برای این که این ته مانده نور اعتبار سپاه به افول نگراید ، و برای برون رفت سپاه از داستان دام گونه سهام مخابرات ، پیشنهاد می کنم : بیاییم در یک حرکت نمادین مردمی ، سهم سپاه را خریداری کنیم . اگر ده میلیون نفر از مردم – آری ده میلیون داوطلب از مردم که صاحبان اصلی سپاه هستند - نفری یک میلیون تومان بدهند ، می توانیم سهم سپاه را بخریم و با کلی سود ، او را به سرکار واقعی اش رهسپار کنیم .



این پول را ظرف یک ماه می شود به مشارکت مردم گذارد . بااین کار ، هم خصوصی سازی به معنی واقعی صورت می پذیرد ، هم ما سپاه را از آفت ویرانگری که دامنش را گرفته مبرا می کنیم .


من خود می دانم که این سخنم موجب مزاح و تبسم فرماندهان سپاه ما می شود ، اما فرماندهان ما بد نیست درحال تبسم ، به این فکر کنند که با این روند ، چند سال دیگر ، آن ناب سپاه را باید در موزه ها جست . چرا که این روند ، از سپاه ما جنازه ای می پردازد که هیبتی پرطمطراق دارد اما می شود زیاد جدی اش نگرفت . مگر کسی از جنازگان می هراسد؟ اگر چه دامنش از هزار بمب اتمی و موشک های دوربرد پر باشد . مگر جنازه شوروی سابق بمب و طمطراق نداشت ؟


موسوی در دیدار با فراکسیون خط امام: جنبش سبز خط کشی های کاذب را بی اعتبار کرد

میرحسین موسوی در دیدار با فراکسیون اصلاح طلبان مجلس:
جنبش سبز خط کشی های کاذب را بی اعتبار کرد

ادامه راه سبز «ارس»: میرحسین موسوی در دیدار با شورای مركزی فراكسیون خط امام مجلس شورای اسلامی گفت"جنبش سبز كه بعد از انتخابات در حال گسترش و تعمیق است شرایط خاص را در كشور ایجاد كرده است.كسانی كه بقای خود را در اختلاف میان مردم می‌بینند پیش از این خط‌كشی‌های كاذبی را ایجاد كرده بودن كه موجب شده بود بخش‌هایی از مردم از نظام و حتی جامعه قهر كنند و گاهی این قهر خود را با تفاوت‌های ظاهری اعلام نمایند، اما امروز بر اثر تغییراتی كه این جنبش ایجاد كرده است همانها به سرنوشت كشور علاقمند شده‌اند." او گفت"اینكه مردم به هم مهربان‌تر شده‌اند و آستانه تحمل آنها نسبت به یكدیگر بالاتر رفته است از دستاوردهای شرایط كنونی است كه اگر به عنوان یك فرصت به آن نگاه شود می‌تواند به كم كردن شكاف‌ها و تقویت وحدت ملی منجر شود."


به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس،پارلمان نیوز، میرحسین موسوی درخصوص چگونگی ادارهء تشكیلات راه سبز امید نیز گفت که"به نظر من در شرایط كنونی كشور احزاب و تشكل‌های گوناگونی وجود دارد كه وجود آنها مهم و مغتنم و ایجاد حزب جدید نمی‌تواند به ظرفیت‌های موجود كشور اضافه كند، در حالی كه تقویت هسته‌های اجتماعی ظرفیت جدیدی را در جنبش اجتماعی مردم ایجاد و تقویت می‌كند."

او با اشاره به این مسئله كه ما این تجربه را از همان ابتدای شروع فعالیت‌های انتخاباتی و با طرح شعار"هر ایرانی یك ستاد"بسیار موفق ارزیابی كردیم افزود"امروز یك شبكه اینترنتی در فضای مجازی شكل گرفته است كه در فقدان رسانه بسیار مؤثر عمل می‌كند و هسته‌های اجتماعی كه در ورای این فضای مجازی فعال هستند آسیب‌پذیری كمتری دارند و اعضای این هسته‌ها ماهیتی پویا به جنبش داده‌اند كه ما را بیش از پیش به كارآمد بودن این تشكیلات امیدوار كرده است."

کاندیدای اکثریت اصلاح‌طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری گفت" برای نمونه برای روز قدس هیچ اطلاعیه‌ای داده نشد، ولی این حضور عظیم در راه‌پیمایی روز قدس را شاهد بودیم و این در شرایطی بود كه با تهدیدات انجام گرفته و حوادثی كه در طول سه ماه گذشته اتفاق افتاده بود بسیاری از خانواده‌ها از حضور فرزندانشان در خیابان به دلیل نگرانی‌هایی كه داشتند جلوگیری كرده بودند، و این به جز نتیجه و اثر این شبكه نبود."

مهندس موسوی با تأكید بر این نكته كه حساسیت مردم نسبت به رفتار و اظهارنظرهای مسئولان بسیار زیاد است و هیچ حرف و عملی از دید آنان دور نمی‌ماند به كلیه كسانی كه فكر می‌كنند اظهارنظر و اقدامات آنها در جامعه مؤثر است توصیه كرد در رفتار و گفتار خود دقت كنند، به فضای خشونت در جامعه دامن نزنند و به حساسیت‌های مردم توجه داشته باشند.

او همچنین با اشاره به اینكه امروز پاسخ مردم به اشتباهات این افراد بسیار سریع است به بیان دغدغه‌ها و نگرانی‌های خود از اشتباهات مكرر متولیان امور پرداخت و با بیان این نكته كه این متولیان براساس تحلیلی نادرست زمینه‌ساز شرایط نامناسبی در آینده هستند كه می‌تواند هزینه‌های بیشتری را به كشور تحمیل نماید، تأكید كرد"برخی حوادث مانند اتفاقات بازداشتگاه كهریزك و برخوردهای خلاف قانون با افراد بازداشتی و نیز برخوردهای تند با دانشجویان فضای جامعه (به ویژه جوانان) را بسیار تند كرده است. برعهده همه است كه با خویشتن‌داری و بردباری و به ویژه اجتناب از برخوردهای ناخواسته از سوی عوامل امنیتی و انتظامی از رادیكال‌تر شدن فضای جامعه جلوگیری كنند."

نخست وزیر دوران آیت الله خمینی همچنین گفت"جنبش اعتراضی مردم به مراتب بیشتر از مسئولان رسمی نسبت به منافع ملی متعهد است. كشور‌های خارجی با امید بستن به عدم كارآمدی مسئولین مترصد امتیازگرفتن از كشور هستند ما باید صیانت از منافع ملی را در اولویت توجهات خود قرار دهیم. لذا ما نمی‌توانیم با تحریم كشور و تضییع حقوق ملی خود توسط كشورهای دیگر موافق باشیم و نباید اجازه داده شود كه با رفتارهای ماجراجویانه هزینه‌های بیشتری به مردم تحمیل شود."

مهندس موسوی ادامه داد"امروز كسانی كه در سوابق عملكردشان شواهد روشنی از گرایش به غرب و بیگانگان وجود دارد ما را متهم به همسویی با منافع بیگانگان می‌كنند و یا سعی می‌كنند با پرونده‌سازی فضای فشار ایجاد كنند. ولی این اعمال سودی برای اینها نخواهد داشت، و بنده امیدوارم در كنار بدخواهی و تهمت‌زنی كمی عقل و تدبیر هم وجود داشته باشد."

او همچنین با اشاره به فضای كاملاً بسته و یكسویه تبلیغاتی كشور گفت"ممكن است بخشی از مردم تحت تأثیر تبلیغات نادرست و گسترده تلقی درست و كاملی از اهداف و خواسته‌های جنبش نداشته باشند.همچنین این نگرانی وجود دارد كه مردم برای دستیابی به حقایق و اطلاعات درست به فضای رسانه‌ای خارج از كشور اقبال كنند. در چنین شرایطی اقدام همهء نخبگان، روشنفكران و صاحبنظران در توجیه مردم و تبیین شرایط كشور و روشنگری درخصوص حوازث یك تكلیف ملی است كه می‌تواند عملكرد نادرست و خلاف منافع ملی و یكسویه صدا و سیما را جبران نماید."

میرحسین موسوی افزود" امروز تأكید یكپارچه در سطح ملی بر اجرای بدون تناول قانون اساسی یك راهبرد كارساز و راهگشاست. قانون اساسی میراث ماندگار امام و شهیدان و میثاق ملی ماست كه ظرفیت‌های بسیار زیادی برای گذر از بحران كنونی در آن نهفته است، كه ما باید بر این ظرفیت‌ها و استفاده از امكانات قانون اساسی به عنوان راه حل یگانه برای حل مشكلات كشور تأكید ویژه داشته باشیم."

مهندش موسوی نقش مجلس شورای اسلامی و فراكسیون خط امام را در شرایط دشوار كنونی در كاستن از مشكلات كشور بسیار تأثیرگذار ارزیابی كرد و ابراز امیدواری كرد كه مجلس به این نقش خود در شرایط بحرانی كشور به درستی عمل نماید.

او همچنین با اشاره به اینکه"امروز كسانی كه در سوابق عملكردشان شواهد روشنی از گرایش به غرب و بیگانگان وجود دارد ما را متهم به همسویی با منافع بیگانگان می‌كنند"،گفت" شرایط فعلی برای كشور یك فرصت است كه اگر به درستی درك و مدیریت شود می‌تواند تفاهم ملی را به حداكثر برساند."

میرحسین موسوی در دیدار با شورای مركزی فراكسیون خط امام مجلس شورای اسلامی بر این نكته تأكید كرد كه احساس نیاز به وحدت ملی امروز بیش از هر زمان دیگری در كشور بین مردم احساس می‌شود و خط‌كشی‌هایی كه مردم را به گروه‌ها و یا دسته‌بندی دیگری تقسیم می‌كرد اعتبار خود را از دست داده است.

او تاکید کرد"جنبش سبز كه بعد از انتخابات در حال گسترش و تعمیق است شرایط خاص را در كشور ایجاد كرده است. كسانی كه بقای خود را در اختلاف میان مردم می‌بینند پیش از این خط‌كشی‌های كاذبی را ایجاد كرده بودن كه موجب شده بود بخش‌هایی از مردم از نظام و حتی جامعه قهر كنند و گاهی این قهر خود را با تفاوت‌های ظاهری اعلام نمایند، اما امروز بر اثر تغییراتی كه این جنبش ایجاد كرده است همانها به سرنوشت كشور علاقمند شده‌اند."

در ابتدای این دیدار اعضای شورای مركزی فراكسیون خط امام مجلس شورای اسلامی ضمن ارائه تحلیلی از شرایط حساس كشور و حوادث پس از انتخابات، به بیان دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات خود در این خصوص پرداختند.

با ۷ میلیارد تومان ۱۰ میلیون سایت و وبلاگ فیلتر شد

با ۷ میلیارد تومان ۱۰ میلیون سایت و وبلاگ فیلتر شد

"ادامه راه سبز" به نقل از "جرس": دولت برآمده از کودتا به"بهانه حفظ مصلحت و امنیت کشور" دور جدیدی از فیلترینگ گسترده بسیاری از سایت های خبری و اطلاع رسانی آغاز کرده است.

روزنامه سرمایه در این باره خبر داد که تاکنون بیش از ۱۰ میلیون سایت فیلتر شده اند و "بنابر اظهارات غیررسمی یکی از مسوولان تاکنون بیش از ۷ میلیارد تومان برای فیلترینگ سایت ها"هزینه شده است.

پاسخ آیت‏الله منتظری به نامه مجمع زنان اصلاح طلب

پاسخ آیت‏الله منتظری به نامه مجمع زنان اصلاح طلب
اميدوارم تا دير نشده، مسئولين به خود آيند و روش و شيوه خود را تغيير‏ ‏دهند

آیت ‏الله منتظری به نامه اخیر مجمع زنان اصلاح طلب به این شرح ‏پاسخ داد:


بسم الله الرحمن الرحيم ‏

حضور محترم مجمع زنان اصلاح طلب

‏‏ضمن عرض سلام و تحيت؛ مطالعه مطالب ارسالى شما موجب نگرانى و تأثر‏ ‏بيش از پيش اين جانب گرديد. نگرانى هاى شما از حوادث و فجايع جارى و‏ ‏عواقب آن و اعمال خلافى كه متأسفانه به نام دين و حاكميت دينى انجام شده‏ ‏و مى‎شود، و همچنين انتظارات شما و ساير اقشار جامعه از مراجع محترم و‏ ‏علماى بلاد و جامعه روحانيت كه بايد مدافع حيثيت دين و مذهب و ملجاء و‏ ‏پناهگاه مردم مظلوم باشند كاملا به حق و بجاست. دفاع از اسلام و حمايت‏ ‏از مظلوم - علاوه بر بيان احكام حلال و حرام - وظيفه اى است كه از جانب‏ ‏معصومين (ع) در زمان غيبت حضرت ولى عصر ارواحنافداه بر عهده عالمان‏ ‏دين گذاشته شده است.

‏اينجانب در حد توان، و بنابر احساس مسئوليت و وظيفه انسانى و شرعى ،‏ ‏در رابطه با حوادث و فجايع پس از انتخابات و تضييع حقوق معترضين به‏ ‏نتيجه انتخابات اخير و ضرب و شتم و كشتار عده اى بيگناه و نيز‏ ‏دستگيرى تعداد زيادى از نخبگان و فعالان سياسى و اعتراف گيريهاى‏ ‏اجبارى و خلاف شرع و هتك حرمت افراد با پخش مصاحبه هاى بى مايه ‏ ‏تلويزيونى مطالبى را عنوان نموده ام ; به اميد آن كه در جهت اصلاح امور و‏ ‏تنبه مسئولين مربوطه و جبران اعمال خلاف گذشته و بازگشت آرامش به‏ ‏جامعه و نيز اعتماد مردم به حاكميت منشأ اثر باشد.

‏مجددا به مسئولين مربوطه تذكر مى‎دهم از سرنوشت حكومت شاه و ساير‏ ‏حكومتهاى استبدادى در جهان عبرت بگيرند. در دنياى امروز با ايجاد‏ ‏خفقان و رعب و وحشت و جو پليسى و بگير و ببند منتقدان و پر كردن‏ ‏زندانها از انديشمندان و آزادى خواهان و اجبار نمودن آنان به اعتراف و‏ ‏اقرار نسبت به امور خلاف واقع نمى توان حكومت نمود. در حكومتى كه‏ ‏نخبگان منتقد و فعالان سياسى در زندان و تحت فشار و محروميت بوده و‏ ‏مداحان تملق گو و چاپلوسان، مورد تأييد و تكريم باشند، جامعه و مردم‏ ‏هرگز به فلاح و سعادت و رشد و ترقى راهى نخواهند يافت.

‏در ضمن آنچه را در شكوائيه خود در مورد فرزندان آورده ايد، به‏ ‏عزيزتان بگوييد يكى از اهداف آفرينش ، امتحان افراد است كه چه كسانى‏ ‏بهترين اعمال را دارند. خداى عزيز در آيه دوم سوره ملك مى‎فرمايد: (الذى خلق الموت والحيوة ليبلوكم ايكم احسن عملا) يعنى خداوند‏ ‏مرگ و زندگى را آفريد تا افراد آزمايش شوند كه چه كسى بهتر عمل‏ ‏مى‎كند. عده اى با رياست و حاكميت امتحان مى‎شوند تا معلوم شود در‏ ‏عمل تا چه حد پايبند ارزش ها خواهند ماند; و اين كه آيا خود و مقامات‏ ‏دنيوى را فداى ارزش ها مى‎نمايند و يا ارزش ها و اعتقادات را در خدمت‏ ‏مقامات و اميال چند روزه خود مى‎خواهند; و همچنين عده اى با محروميت و‏ ‏مظلوميت امتحان مى‎شوند تا معلوم شود در راه انجام وظيفه و دفاع از‏ ‏حقوق خود و ديگران تا چه حد صبر و استقامت مى‎كنند، كه در اين صورت‏ ‏طبق وعده الهى اجر بى حساب خواهند داشت؛ و يا اين كه مأيوس مى‎شوند‏ ‏و صحنه را براى قدرت طلبان خالى مى‎نمايند.

‏اميدوارم تا دير نشده مسئولين ما به خود آيند و روش و شيوه خود را تغيير‏ ‏دهند و اشتباهات گذشته را جبران نموده و فاصله بين مردم و نظام را با‏ ‏اخلاق كريمه و تأسى به معصومين (ع) از بين ببرند.

‏‏توفيق شما را در انجام وظائف شرعى و ملى و همچنين صبر و پايدارى شما را‏ ‏از خداوند بزرگ مسألت دارم.

‏‏۷ مهرماه ۱۳۸۸ - ۹ شوال ۱۴۳۰‏
‏قم المقدسة - حسين‏على منتظرى

وقتی توطئه‏ های مختلف کودتاگران، مشاور رسانه‌ای را هم گیج کرده است!

وقتی توطئه‏ های مختلف کودتاگران، مشاور رسانه‌ای را هم گیج کرده است!

مهدی کلهر و بیژن نوباوه در بخش‏هایی از گفتگوی ویژه خبری که سه‌شنبه شب از شبکه دو سیمای غیرملی به طور زنده پخش می‌شد، هنگام بازگویی کشف‏های مهمشان در میان توطئه‏های دوستان کودتاگر خود گیج شدند و چند گاف پشت سر هم دادند.

مهدی کلهر هنگامی که ادعا می‌کرد انتخاب کشته‌شدگان بسیار حساب‌شده و توطئه‌آمیز بوده و بر اساس نام آنان که بار معنایی خاصی داشته، صورت گرفته است به نام «عاطفه امام» اشاره کرد و او را یکی از کشته‌شدگان اعتراضات خواند و گفت: "مگر در میان نام‌های ثبت شده در ایران چند تا نام خانوادگی «امام» داریم؟ و در میان کسانی که این فامیلی را دارند چندتایش «عاطفه» است؟ ببینید چقدر انتخاب این نام که یکی از کشته شده‌ها بوده، حساب شده و دارای بار معنایی خاص بوده است(!) یا مثلا نام «ترانه موسوی»، ببینید این‏ها تصادفی نیست و کاملا بر اساس بار معنایی نام‌شان گزینش شده‌اند برای مقصود خاصی."(!)

این در حالی است که عاطفه امام، دختر جواد امام از فعالان سیاسی کشور، اصلا کشته نشده و نام او وقتی مطرح شد که توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بود. اما ظاهرا افزون بر جناب مشاور که گمان می‌کرد دست به کشف مهمی زده و حسابی قاطی کرده بود، جناب بیژن نوباوه، دیگر مهمان برنامه و همینطور مجری برنامه نیز کاملا از اصل موضوع بی‌اطلاع بوده‌اند و اعتراضی به اظهارات مشاور رسانه‌ای رئیس دولت کودتا نکردند. کلهر که در بیشتر زمان برنامه برافروخته و عصبانی به نظر می‌رسید معترضان شرکت‌کننده در راهپیمایی روز قدس را عده‌ای بسیار قلیل عنوان کرد!

در بخش دیگری از برنامه نیز نوباوه نماینده مجلس خطاب به کلهر سوال عجیبی را مطرح کرد، او پرسید که "چگونه است وقتی که معترضان در کشورهای اروپایی دست به اعتراض می‌زنند، نشانه دموکراسی و آزادی است اما وقتی که این اعتراض در ایران صورت می‌گیرد، رسانه‌های غربی معترضان را خواهان براندازی نظام می‌دانند و اینگونه تبلیغ می‌کنند؟ این موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد."(!)

مثل اینکه جناب نوباوه فراموش کرده (یا خود را به کوچه علی چپ زده) که دوستان کودتاگر وی معترضان را برانداز می‌دانند و تعداد بسیاری از آنان را به همین جرم دستگیر و زندانی کرده و در حال محاکمه آنان است. البته در این گفتگوی بامزه و سرگرم‌کننده، نوباوه سعی بر این داشت تا خود را منطقی‌تر و آرام‌تر از کلهر نشان بدهد.

سعید حجاریان آزاد شد + گزارش تصویری از اولین شب آزادی


سعید حجاریان آزاد شد

ادامه راه سبز «ارس»: بعد از ظهر امروز، پس از بیش از سه ماه بازداشت، فشارهای بی امان، اعتراف‏گیری‏های نمایشی و برنامه‏سازی‏های مضحک تلویزیونی، سعید حجاریان از بند کودتاگران آزاد شد.

ارس به نقل از موج سبز آزادی، تنها یک روز پس از اعلام این هفته به نام سعید حجاریان و بهزاد نبوی، منابع آگاه به نقل از برادر سعید حجاریان آزادی وی را تائید کرده‏اند. ضمن تبریک این خبر به خانواده، دوستان و تمامی مردم سبزاندنیش ایران، امیدواریم که تمامی اسرای در بند هر چه سریعتر آزاد شوند.





۱۳۸۸/۰۷/۰۷

آیت‏الله دستغیب: استقلال فقهاء و مجتهدین که از بین برود، علما دنباله‏رو نیروهای نظامی می‏شوند

آیت‏الله سیدعلی‏محمد دستغیب:
استقلال فقهاء و مجتهدین که از بین برود، علما دنباله ‏رو نیروهای نظامی می‏شوند

ادامه راه سبز «ارس»: در روزهای اخیر پس موضع‏ گیری‏های عالمانه و مستقل آیت‏الله سیدعلی‏محمد دستغیب، نماینده مردم شیراز در مجلس خبرگان، فشارهایی زیادی از طرف حامیان کودتا بر وی وارد شده است. آیت‏الله دستغیب طی نوشتاری، با اشاره به لزوم استقلال علمای دین به دنباله روی روحانیون از نظامیان انتقاد کرده است.


بسم الله الرحمن الرحیم

نصایحی برای برون رفت از وضعیت موجود

خلقت بشر به دو بعد خلق و امر، زندگی دنیا و زندگی آخرت بنا شده که کمال انسان در تکمیل این دو بعد است. خداوند برای بارور شدن استعدادهای انسان در این دو جهت، پیامبران را فرستاد و دستور العمل هایی تحت عنوان شریعت به پنج نفر از آنها عنایت کرد که آخرین و کامل ترین آنها شریعت اسلام است و میزان قرآن و سنّت که بیانگر قرآن است می باشد.

پیغمبر اسلام برای برقراری اسلام و ارائه ی نتیجه ی آن یعنی انسان کامل و دستورات فردی و اجتماعی که هم زندگی دنیا و هم آخرت انسان در آن لحاظ شده چه زحمت ها کشید و چه رنج ها برد و پس از وی امیر المؤمنین علیّ بن ابی طالب(ع) و یازده فرزند او برای تکمیل عالم امر و عالم خلق انسان متحمّل چه سختی ها شدند و در این راه خود را فدا کردند و خداوند آخرین آنها که حجّة بن الحسن العسکری(عج) است را در پرده ی غیبت حفظ کرده تا در روز معیّن ظهور نماید و به دستور وی و آباء و اجداد گرامی اش، فقها و مجتهدین به طور عام و نه خاص، حامل و پرچمدار وظیفه ی انبیاء و اوصیاء که همان تکمیل عالم خلق و عالم امر انسان در بعد فردی و اجتماعی بود گردیدند.

در این زمان سکّان دار این دو جهت مرحوم حضرت آیة الله العظمی امام خمینی گردید که به کمک مردم رنج کشیده ی ایران، جمهوری اسلامی را برقرار کرد و زحمات طاقت فرسای او و علمای دیگر و مردم متدیّن در این جهت بر کسی پوشیده نیست و برای حفظ آن به کمک فقهاء و مجتهدین و دانشمندان و نظارت ایشان، میزان که همان قانون اساسی است تدوین گردید که الحق کامل کننده جهت خلق و امر انسان و جامعه ی ایرانی و جهانی است که در آن هم زندگی مادّی لحاظ شده و هم زندگی معنوی که البته نشأت گرفته از قرآن و سنّت است و این قانون به وسیله ی حضرت امام و مراجع عظام و مردم ایران و ملّت های حقیقت طلب تأیید گردید؛ و امروز وظیفه ی فقهاء و علما که وارث علوم انبیاء و اوصیاء هستند آن است که از آن حراست کنند.

نکته ای که توجّه به آن لازم است این که: مرحوم امام خمینی(ره) به جهت هوشمندی و زیرکی و درک صحیحی که داشت، دستور داد که نیروهای نظامی و شبه نظامی در سیاست دخالت نکنند که وظیفه ی آنان دفاع از حریم کشور اسلامی است. آنان همانند سایر مردم باید پشت سر علما و مراجع باشند نه این که جلوتر یا خدای نکرده احاطه و استیلا بر علما و مجتهدین داشته باشند که اگر چنین شد از ترقّی در معنویت و ترقّی در مادّیات خبری نیست و باید دانست که دخالت آنان در مساجد و مدارس علمیه و سایر مراکز علمی مانع رشد عالم خلق و امر و زندگی معنوی و مادّی مردم می گردد. حوزه های علمیه باید از علم و تقوی و تهذیب نفس برخوردار شوند و به دنبال اجتهاد واقعی باشند تا بتوانند مردم را به کمال واقعی برسانند. اگر این بزرگواران در امنیت نباشند، مسیر اجتهاد عوض می شود و این که تا به حال شیعه توانسته در دنیا جای خود را باز کند از ناحیه ی استقلال فقهاء و مجتهدین بوده است و اگر خدای نکرده امنیت آنان از بین رفت مسأله عکس می شود و علما باید دنباله رو نیروهای نظامی باشند.

نقل شده که در زمان حضرت امام خمینی از ناحیه ی غیر امام مطلبی را به نزد مرحوم آیة الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب آوردند که در خطبه های نماز جمعه بگویند. فرمود دیکته کردن به خطیب جمعه که خود فقیه و مجتهد است کار صحیحی نیست و باعث می شود رفته رفته تابع جریان خاص شود و پویایی و حرکت در روشنایی از بین برود و جامعه راکد گردد و در نهایت فقهاء و علما مشغول درس و بحث و نماز و روزه ی خود گردند و سیاست به عهده ی جریان خاص واقع شود.

سیدعلی محمد دستغیب
6 /7 /88


تشکر علیرضا بهشتی از مردم، دست اندرکاران رسانه ها، دوستان و دوستداران

تشکر علیرضا بهشتی از مردم، دست اندرکاران رسانه ها، دوستان و دوستداران

«ارس» به نقل از جنبش راه سبز: دکتر سید علیرضا حسینی بهشتی فرزند آیت الله بهشتی و مشاور ارشد میرحسین موسوی با انتشار نامه ای از تمام کسانی که در مدت بازداشت او را مورد توجه قرار داده و همچنین پس از آزادی از وی دلجویی کرده اند تشکر کرد. دکتر علیرضا حسینی بهشتی مشاور ارشد میرحسین موسوی و نماینده او در کمیته بررسی آسیب دیدگان پس از انتخابات، 17 شهریورماه بازداشت و پس از 5 روز در 22 شهریور ماه باقرار وثیقه آزاد شده بود. متن نامه دکتر علیرضا حسینی بهشتی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس فراوان خود را از مراجع عطام تقلید و نمایندگان محترم آنان، روحانیان گرانقدر تهران و شهرستان ها، بیت مکرم امام راحل، شخصیت های محترم سیاسی و اجتماعی، اساتید محترم دانشگاه ها، خانواده های تاابد عزیز شهدای انقلاب و جنگ، خانواده های محترم معماران شهید و درگذشتة انقلاب اسلامی، دانشجویان و طلاب عزیز، همکاران دانشگاه تربیت مدرس، اصحاب رسانه ها و مطبوعات، که در ایام بازداشت با اقدامات و دعاهای خیر خود در شب های قدر این حقیر را مورد مرحمت قرار داده اند و پس از آزادی با تشریف فرمایی خود شرمندة خود کرده اند و نیز و شهروندان گرانمایه ای که در کوچه و خیابان اینجانب را مورد مهر و محبت خویش قرار داده اند اعلام می دارم. از خداوند مهربان آزادی هرچه سریع تر همة بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات را خواستارم و برای خانواده های آنان صبر و اجر مسئلت دارم.

سید علیرضا حسینی بهشتی

بسیج با تبانی کنترل بزرگ ترين معدن سرب و روي خاورميانه را در دست گرفت

خصوصی سازی به روایت دولت دهم:
بسیج با تبانی کنترل بزرگ ترين معدن سرب و روي خاورميانه را در دست گرفت

ادامه راه سبز «ارس»: با تبانی در مزایده خصوصی سازی بزرگ ترين معدن سرب و روي خاورميانه، این معدن در کنترل نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران قرار گرفته است.

معدن "انگوران" که به عنوان بزرگ‌ ترین معدن سرب و روي خاورميانه و يکي از بزرگ ترين و استثنايي ترين معادن سرب و روي جهان شناخته می شود، از طریق تبانی سه شرکت خریدار آن در مزایده، عملا تحت کنترل "موسسه مهر اقتصاد ایرانیان" درآمده است. موسسه مهر اقتصاد ایرانیان متعلق به نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران است.

جمشيد انصاري عضو کميسيون اقتصادي مجلس در گفت و گو با روزنامه اعتماد اعلام کرده که "تباني سه شرکت خريدار معدن انگوران در مزايده براي ديوان محاسبات کشور محرز شده و اين نهاد راي به ابطال مزايده اين معدن خواهد داد." او همچنین خبر داده که "خاطيان به سبب تخلف در معاملات دولتي به مجازات خواهند رسيد." به گفته انصاری "ديوان محاسبات معتقد است سه شرکت توسعه معادن روي ايران، پاسارگاد و بازرگاني روي ايران تباني کرده اند تا بزرگ ترين معدن سرب و روي خاورميانه را با کمترين قيمت به اختيار خود درآورند. اين معدن دو سال پيش به قيمت ۶۰۰ ميليارد تومان قيمت گذاري شده بود که در مزايده اخير با قيمت کف ۱۵۳ ميليارد توماني معامله شده است. شرکت توسعه معادن روي ايران با پيشنهاد قيمت ۱۸۶ ميليارد تومان برنده اين مزايده شده اما ديوان محاسبات کشور معتقد است اين شرکت با تباني انگوران را با کمترين قيمت به مالکيت خود درآورده است."

ديوان محاسبات کشور اعلام کرده "اين سه شرکت آنقدر ناشيانه تباني کرده اند که حتي فرم هاي درخواست مزايده با يک خط نوشته شده است." سه شرکتي که در اين مزايده حضور داشته اند در واقع يک شرکت هستند. چراکه صد درصد سهام شرکت بازرگاني روي و ۷۰ درصد سهام شرکت پاسارگاد مربوط به شرکت توسعه معادن روي و مابقي در اختيار موسسه مهر اقتصاد ايرانيان است. این در حالی است که موسسه مهر اقتصاد ايرانيان به همراه همكاران خود شامل صندوق ذخيره فرهنگيان و دانايان پارس ۲۵درصد از سهام شرکت توسعه معادن روی را نیز در اختیار خود دارد. به گزارش خبرنگار جرس، سردار عیسی رضایی مدیرعامل سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان، ریاست هیات مدیره توسعه معادن روی را نیز بر عهده دارد. همچنین سردار محمد ابراهیم فروزنده نیز مدیرعامل شرکت توسعه معادن روی است.

جمشيد انصاري همچنین از کمک تبلیغاتی شرکت توسعه معادن روی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به نفع محمود احمدی نژاد خبر داده است: "وقتي ديدم اين شرکت دوباره وارد کارهاي سياسي شده نامه اي به مديران اين شرکت فرستادم و گفتم درست نيست شما به عنوان شرکتي صنعتي و معدني وارد فعاليت هاي سياسي شويد اما به هرحال وارد شدند و از جيب سهامداران براي فعاليت هاي انتخاباتي هزينه کردند."
گفتنی است مؤسسه مهر اقتصاد ايرانيان يکی از شش شرکت سرمايه‌گذاری وابسته مؤسسه صندوق قرض‌الحسنه بسيجيان است که در سال‌های اخير نام خود را به "مؤسسه مالی و اعتباری مهر" تغيير داده است. به گفته عيسی رضايی مديرعامل مؤسسه مهر اقتصاد ايرانيان ۱۰۰ درصد سهام اين شرکت متعلق به صندوق قرض‌الحسنه بسيجيان یا همان مؤسسه مالی اعتباری مهر است.

سرمايه گذاري مهر اقتصاد ایرانیان حدود يکسال است که در بورس ایران فعال شده و طي اين مدت سهام شرکت هاي مهمی همچون تکنوتار، سرمايه گذاري توسعه صنعتي ايران، فولاد مبارکه، موسسه مالي و اعتباري سينا، تايدواتر، توس گستر، توسعه آذربايجان، تراکتورسازي تبریز، نگین صنعت شمال غرب کشور، لوله و تجهيزات سديد، صدرا، فرآوري مواد معدني ايران، آلومينيوم ايران و داروسازي جابربن حيان را خريداري کرده است. این موسسه وابسته به بسیج فقط در نقش خریدار عمل می کند و هیچ علاقه ای به فروش سهام های متعلق به خود در بازار بورس ندارد. نکته جالب دیگر این است که شرکت هایی که سهامشان توسط سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان خریداری شده از لحاظ توليد و خدماتي كه ارائه مي دهند ارزش استراتژيك دارند. به عنوان مثال شرکت "تایدواتر" عملا مدیریت بخش اعظمی از خدمات بندری، دریایی و کشتیرانی کشور را برعهده دارد. سردار عيسي رضايي، مدیرعامل سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان اتفاقا پس از خريد تايدواتر گفته بود: "در جهت حفظ منافع ملي و تامين امنيت دروازه هاي دريايي نظام همه تلاش خود را براي خريد تايدواتر به انجام رساندیم." یکی دیگر از این صنایع استراتژیک، شرکت آلومینیوم ایران یا همان "ایرالکو" است که به گفته مديرعامل مهر اقتصاد ايرانيان "محصول استراتژيکي را توليد مي کند." کنترل ایرالکو نیز هم اکنون در دستان این موسسه وابسته به بسیج قرار گرفته است.

موسسه مهر اقتصاد ايرانيان در خارج از بورس نیز در سه حوزه استراتژیک فعالیت می کند. یکی از این حوزه ها تولید نان است. این موسسه وابسته به نیروی مقاومت سپاه پاسداران تاکنون در ۲۱ استان کشور نسبت به خريد زمين اقدام کرده و قصد راه اندازی کارخانه توليد نان صنعتي دارد. مديرعامل مهر اقتصاد ايرانيان همچنین ورود به حوزه استراتژیک سوخت خودرو را از ديگر برنامه هاي موسسه خود اعلام کرده است. سردار سپاهی عیسی رضايي از سرمایه گذاری در پروژه های آب و نیز تولید و بسته بندی آب معدني نيز به عنوان يکي ديگر از برنامه هايي که پيگير آن است خبر داده است.


حمایت ۳۱۰ فعال سیاسی از علمای عظام صانعی و منتظری

حمایت ۳۱۰ فعال سیاسی از علمای عظام صانعی و منتظری
ادامه راه سبز «ارس» به نقل از نوروز: بیش از ۳۰۰ نفر از فعالان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و مدني با انتشار نامه ای خطاب به ملت ایران و مراجع تقلید، از فراخوان آيت‌الله العظمي حسینعلی منتظري برای مقابله مراجع تقلید با ظلم به شهروندان در پوشش و به نام دین،و همچنین از اقدامات شجاعانه آیت الله یوسف صانعی حمایت کردند. متن کامل نامه فعالان سیاسی،فرهنگی و اجتماعی در حمایت از فراخوان ظلم ستیزانه آیت الله العظمی منتظری و مواضع شجاعانه آیت الله صانعی چنین است:


« مراجع و عالمان دینی در پیشگاه خدا و مردم مسئولند»

ملت شریف ایران،

همگان به یاد دارند که مراجع و عالمان دینی متعهد در سال‌های پیش از انقلاب همواره مرجع و پناهگاه مردم در برابر دولت‌ها و عملکرد نادرست دولتمردان بودند و به لحاظ مالی به حکومت وابستگی نداشتند. اما در سالهای پس از انقلاب، جمعی از آنان خواسته یا ناخواسته، منصب حکومتی یافته و یا به حکومت وابسته شده‌اند. بدین ترتیب، افزون بر این که تمامی کارهای دولت به نام همه روحانیون تمام شده و می‌شود، دولتمردان و حاکمان از این اهرم برای فشارآوردن به روحانیان در راستای پیشبرد مقاصدشان، بهره می‌گیرند.

امروزه اما، وقایع و فجایعی در حق آحاد ملت رخ داده است که در صورت سکوت بزرگان دینی، این رخدادهای تکان دهنده نه تنها در پیشگاه مردم، بلکه در پیشگاه حق نیز به نام آنان نوشته می‌شود و همچنین باعث بدنامی دین مبین اسلام ـ که این اعمال با استناد و اتکاء به آن یا شبیه سازی‌های نادرست و ناچسب به بخش‌هایی از تاریخ صدر اسلام صورت می‌گیرد ـ خواهد شد و همچنین حق آزادی بیان و استقلال آنان را که از ویژگیهای روحانیت شیعه است از آنان سلب خواهد کرد.

برهمین اساس بوده است که آیت‌الله العظمی منتظری، به خاطر احساس وظیفه دینی و ملی، در پیام اخیرشان به مراجع تقلید، عالمان دین و حوزه‌های علمیه، ضمن بدعت خواندن رفتارهای حاکمان پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و ابراز تأسف از ستم‌هایی که بر شهروندان به نام دین می‌رود، از آنان خواسته‌اند که در برابر ظلم‌ها، بدعت‌ها و کارهای خلافی که به نام دین صورت می‌گیرد، سکوت نکنند و در راستای فریضه بسیار مهم امر به معروف و نهی از منکر برای جلوگیری از انحرافات و اصلاح امور جامعه، که مورد انتظار مردم است، اقدامات شایسته و فوری انجام دهند.

ما امضاء کنندگان این بیانیه، ضمن حمایت از اقدامات مسئولانه و شجاعانه آیت‌الله منتظری و آیت‌الله صانعی، در شرایط خطیر کنونی، از سایر مراجع عظام و علمای دین انتظار داریم آنان نیز به این فریضه دینی مجدانه عمل کنند، با این امید که به خواست خداوند مؤثر افتد و نام نیکی از آنان در دفتر الهی و خاطره ملت ایران ثبت شود.

شش مهرماه ۱۳۸۸

حمید آصفی، محمد آزادى، سامر آقایی، احمد آدینه‌وند، محمد ابرهیم زاده، عباس ابوذری، هادی احتظاظی، حمید احراری، طاهر احمدزاده، حسن احمدی، محسن احمدی، امین احمدیان، عبدالمجید الهامی، مصطفی اخلاقی،‌ میلاد اسدی، حسن اسدی زیدآبادی، بهرام اسماعیل بیگی، رشید اسماعیلی، سید کوزاد اسماعیلی، مرتضى اشفاق، حسن افتخاراردبیلی، جلال اقتدارى، امیر اقتنایی، اعظم اکبرزاده، زهرا اکبرزاده، علی‌رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، پروین امامی، محمود امیر احمدى، مهدی امینی‌زاده، حجت انصاری، حسین انصاری‌راد،علی انجم روز،حامد ایرانشاهی، کمال‌الدین بازرگانى، پروین بختیارنژاد، اکبر بدیع‌زادگان، رحمت‌الله برهانى، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنوید بازرگان، مختار باطولی، ایرج باقرزاده، ناصر بهبهانی، پوریا براتیان، محمد بذرپور، محمد بسته‌نگار، مهدی بسته‌نگار، محمدحسین بنی‌اسدی، عماد بهاور، حمید بهشتی، بهزادى، محمد بهفروزى، مهرداد بزرگ، نجات بهرامی، آرش بهمنی، صفا بیطرف، مسعود پدرام، محمد پوررضایی، عباس پوراظهرى، رضا پویان، حبیب‌الله پیمان، مجید پیمان، عبدالرضا تاجیک، عباس تاج‌الدینی، مصطفى تنها، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، مجید تولائى، مجید جابرى، علی جمالی، رضا حاجى، بهمن حافظى، طه حجازى، جلال‌الدین حجتی، حمید حدیثی، علی حدیثی، حسین حریرى، آیدین حسنلو، مهدی حسین‌نژاد، بهزاد حق‌پناه، جمشید حقگو، ابوالفضل حکیمى، عبدالکریم حکیمى، مجید حکیمى، محمدرضا حمسى، محمد حیدری، فخرالدین حیدریان، مقدم حیدری زاده، جعفر خائف، رضا خجسته رحیمی، ابراهیم خدادادى، امیر خرم، مصطفی خسروی، حسین خطیبی، محمد خطیبی، ابراهیم خوش سیرت سلیمی، اسماعیل خوش محمدى، هوشنگ خیراندیش، محمدعلى دادخواه، رسول دادمهر، محمد دادیزاده، محمد مهدى دانشیان، محمود دل آسایى، عباس دهقان نژاد، مصیب دوانى، ابراهیم دینوی، امیر خسرو دلیرنانی، محمد صادق ربانى، تقی رحمانی، محمدجواد رجائیان، علیرضا رجایى، محمد صادق رسولی، احد رضائى، اصغر رضائى، بهمن رضاخانى، سعید رضوی فقیه، حسین رفیعى، مهدى رهنما، فرزانه روستائی، محمد جواد روح، رضا رئیس طوسى، جمال زره ساز، علی زرین، محمدابراهیم زمانى، پرویز زندى نیا، علیرضا ساریخانى، نسرین ستوده، عزت الله سحابى، فریدون سحابى، هاله سحابى، محمد سرچمى، محمود سعیدزاده، بیوک سعیدی، عبدالفتاح سلطانی، مرتضی سلطانیه، علی سیاسی راد، محمدعلی سیدنژاد، سید محمد علی سیف‌زاده، سلمان سیما، مرتضی سیمیاری، محمود بصیر شاددل، ابراهیم شاکرى، على شاملومحمودی، حسین شاه حسینى، الله وردى شمبورى، احمد شهامت دار، صابرشیخلو، آمنه شیرافکن، عطاء اله شیرازی، هدی صابر، محمد صاحب محمدی، محمد صادقی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سیدجوادى، رضا صدر، سمیرا صدری، مهدى صراف، فضل الله صلواتى، حمیدرضا صمدی، مظفر صفری، سعید صاحب محمدی، جلیل ضرابی، على اشرف ضرغامى، فریدون ضرغامى، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اکبر طاهرى، رئوف طاهرى، محمد طاهرى،امیر طیرانی، مهدی عربشاهی، روئین عطوفت، باقر علائی، علی علوی، محمدباقر علوى، محمدحسن علیپور، رضا علیجانی، على علیزاده نائینى، محمد جعفر عمادى، محمود عمرانى، سید جعفر عباس زادگان ، هما عابدی، شیرین عبادی، محمد حسین غفارزاده، على اصغر غروى، علیرضا غروى، ماجد غروى، مسیح غروى، سعید غفارزاده، على غفرانى، فریده غیرت، مصطفی فاضلی، رضا فانی ، باقر فتحعلی بیگی، ارسلان فلاح، مقصود فراستخواه، مهدی فخر پویان فخرآیی، غفار فرزدى، حسن فرح آبادی، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فرید اعلم، فرزاد قاسمی، سعید قاسمی ‌نژاد، عباس قائم الصباحی، محمد قائم مقامی، خسرو قشقایى، ماهرو قشقایى،مهدی قلی‌زاده اقدم، عبدالمجید قندى زاده، نظام الدین قهارى، مصطفى قهرمانى، حجت الله قیاسى، رحمان کارگشا، اسداله کارشناس، امیر حسین کاظمی، مرتضى کاظمیان، هادی کحال‌زاده، محسن کدیور، خسرو کردپور،مسعود کردپور، کاوه قاسمی کرمانشاهی، على کرمى، فریدون کشکولی، پروین کهزادى، بهناز کیانی، بیژن گل افرا، فاطمه گوارایی، مسعود لدنى، حسین لقمانیان، احسان مالکی پور، محمد تقى متقى، حسین مجاهد، محسن محققى، نرگس محمدی، نوشین محمدی، محمد محمدى اردهالى، سید على محمودى، حسین مدنی، سعید مدنى، ماشاءالله مدیحى، فرید مرجائی، احمد مدادی، مصطفى مسکین، رضا مسموعى، لیلا مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، مهدی معتمدی مهر، احمد معصومی، ضیاء مصباح، یاسر معصومی، بدرالسادات مفیدى، مرتضى مقدم، علی مقیمی، کاظم ملکی، علی ملیحی، مهدی ممکن، قدرت منصوری، حسام منصوری، خسرو منصوریان، کیوان مهرگان، کامران مولایی، علیرضا موسوی، سیدرضا موسوى سعادتلو، علی اکبر موسوی خوئینی، اتابک موسوی نسب، على مومنى، محمود مومنى، بیژن مومیوند، امیر میرخانى،علی مینایی، احمد میرزایی، وحید میرزاده، مرضیه مرتاضی لنگروی، حسن نراقى، مجتبی نجفی، جعفر نقمی، محمود نکوروح، امیر نکوفر، محمد تقى نکوفر، مهدی نور بخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، حسین نوری زاده، سعید نعیمی، امین نظری، احمد هادوی، هادى هادى زاده یزدى، محمد هاشمی، ناصر هاشمی، فرید هاشمی، بهاره هدایت، خلیل هراتی، مراد همتی، علیرضا هندى، احسان هوشمند، رسول ورپایى، صدیقه وسمقی، رحیم یاورى، على فرید یحیایى، ابراهیم یزدى، حسن یوسفى اشکوری، حسن یوسفیان آرانی، میر محمود یگانلی .


نامه عاطفه نبوی چاشنی از بند متادون اوین: نگران نباشید! اینجا اتفاقی نمی‌افتد!

نامه عاطفه نبوی چاشنی از بند متادون اوین: نگران نباشید! اینجا اتفاقی نمی‌افتد!
ادامه راه سبز «ارس»: عاطفه نبوی، در تاریخ ۲۵ خرداد ماه ۱۳۸۸، به همراه پسرعموی خود ضیاء الدین نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل، و تعدادی دیگر از دوستانش بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی در مدت بازداشت خود چندین بار مورد بازجویی قرار گرفته و از آنجا که با شورای دفاع از حق تحصیل نیز همکاری هایی داشته به " ارتباط با سازمان مجاهدین" متهم شده است. عاطفه نبوی با وجود فشارهای شدید وارده، این اتهام را نپذیرفته و آن را بی پایه و اساس دانسته است. وی در سال ۸۴ نیز، به مدت سه هفته در بند ۲۰۹ زندانی بوده است. نبوی از روز شنبه هفته گذشته از بند ۲۰۹ به قرنطینه زندان اوین معروف به بند متادون، منتقل شده و هم اکنون با وجود گذشت ۱۰۵ روز، همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد. به گفته نسرین ستوده، وکیل وی، پرونده او به شعبه ۱۲ دادگاه انقلاب ارجاع داده شده و قاضی این شعبه نیز به مدت ۳ هفته به مرخصی رفته است. نامه زیر، توسط عاطفه نبوی در بند ۲۰۹ نوشته شده و از طریق کمیته گزارشگران حقوق بشر منتشر شده که در زیر می‌خوانید:

نگران نباشید! اینجا اتفاقی نمی افتد.

روزهای اول هنوز باران های بهاری می بارید و حال باران پاییز بوی خوشایند خاک را سخاوتمندانه از توری های بالای سلول به درون می ریزد و اگر خوب جاگیری کنی، شاید بعضی قطرات نافرمان باران که کج باریده اند به بند 209 بیایند و صورتت را نوازش کنند. روز نود و هفتم! مبادا فکر کنید که فرقی با روزهای دیگر دارد، فقط بهانه ایست برای نوشتن، اگر نه، تفاوتی با روز 30 ام ، 87 ام و دوم ندارد. اینجا روزها از هم جدا نمی شوند و به مجموعه ای پیوسته از روزان و شبان بدل می شوند. همیشه روزها به واسطه اتفاقات هویت می یابند و می توان به آنها ارجاع داد، اما در اینجا هیچ اتفاقی نمی افتد به جز " اتهامی که تفهیم نمی شود"، " وکلایی که دیده نمی شوند"،" دادگاههایی که تشکیل نمی شوند" و ... گویی " ما بیرون زمان ایستاده ایم.".

اینجا احساساتت ملغمه ای ازتضادهاست و تو گویی آونگی هستی که در رفت و برگشت بی پایان خود، شب را به روز پیوند می دهی و آنچه بیش از همه آزارت می دهد، اینهمه بیهودگی است، چیزی برای اعتراف کردن نیست، اینگونه بیهوده به " بودن" ات حتی شک می کنی ولی عیب اینجاست که آنان همچنان بر این بیهوده بودنت در اینجا پای می فشارند.

در اینجا گریه می کنی، می خندی، می خوری، می خوابی و همچنان بیهوده منتظر می مانی در حالی که بیرون از اینجا زندگی ای جریان دارد که باید تو را هم می برد، دانشگاهی که نتیجه اش را نگرفتی، کاری که به مصاحبه اش نرسیدی و ...

صبح است، اما چشمانت را می بندی تا دوباره به این صبح نا به جای خشکیده بر دریچه خورشید گشوده نشود، تا صبح بی اتفاق را با معجزه خواب پیوند زنی. روزهای اول تا مدتی خواب آزادی را می بینی و رؤیای پلاستیک مشکی لباس ها در دست نگهبان خندان، لباس هایی با بوهای آشنا. اما مدتی دیگر در خواب هم رها نمی شوی، در خواب هایت هم دیگران به زندان می آیند و دنیایت می شود سلول، راهرو، دستشویی!!- بیرون، رویایی است دور! فردایی که باید از آن بیدار شوی به خصوص حالا که تک تک هم سلولی هایت آزاد می شوند و پتوهای زیرت بیشتر و جایت نرمتر و نگهبانان مهربانتر. باز بی هیچ اتفاق و دست اندازی که راحت روزت را بر هم زند!! اما گریزی نیست، بدن میل به بیداری دارد، هرچند ذهن پس می زند و روزت آغاز می شود و به کندی چاقویی کند از رگ و پی ات می گذرد و زمانی که به پایان می رسد، انگار هیچ وقت نبوده! مانند چاه سیاهی که هر چه دست می سایی، پیش می روی و مردمک ها را گشاد می کنی که هیچ نمی بینی و ناگاه در چاه دیگر فرو می غلطی و شب زندان فرا می رسد، شب ها بارت سبک تر است و گویی باری را که از آغاز روز بر روش گرفتی بر زمین می نهی و فراموشی خواب، ترا می رباید.

راستی!! امروز هم اتفاقی نیفتاد، اما خوب- یک ساعتی گذشت.

عاطفه نبوی چاشنی
زندان اوین/ بند ۲۰۹
مهر ۱۳۸۸

برسد به دست میرحسین موسوی

برسد به دست میرحسین موسوی

میرحسین! نمی‌دانم این روزها چگونه روزگار می‌گذرانی اما همین قدر می‌دانم که با آمدنت چه شوری به دل‌ها انداختی با متانت‌ات، با نجابت‌ات، با صراحت‌ات، با صداقت‌ات، بی تعارف بگویم دل همه را بردی!


میرحسین!
مردم ما تشنه‌ی راستی و درستی و متنفر از دروغ،
به یکباره تو را دیدند و شناختند
تویی که آمدی و یک تنه در برابر دیو دروغ ایستادی
تویی که امید را به قلب‌ها برگرداندی
دل‌های زرد و خموده را سبز کردی
تویی که جوانه زدی در دل ها
دیو سیاه دروغ اما نگذاشت جوانه ها شکوفا شوند
و خود را به جای تو نشاند،
اما تنها در خیال خود!
که در دل های ما تنها تو حاکم و فرمانده هستی
جوانه ها فارغ از سنگلاخ راه خود را خواهند یافت
و «راه سبز امید» ادامه خواهد یافت

و آخرین کلام...
میر حسین!
اگر این دیو پلید رو سیاه و جیره خوارانش،
روزی بخواهند نگاه چپ به وجود عزیزت بیاندازند،
بیش از این ساکت نخواهیم ماند
و . . .


حامی سبزت

نماهنگ زیبای "گرگ‏ها خوب بدانند" با شعر مشهور زهرا رهنورد

نماهنگ زیبای "گرگ‏ها خوب بدانند" با شعر مشهور زهرا رهنورد

ترانه زیبای "گرگ‏ها خوب بدانند" توسط گروهی از حامیان جنبش سبز بر اساس سروده‏ی امیدبخش زهرا رهنورد اجرا و اختصاصا به موج سبز آزادی فرستاده شده است. این هنرمندان، "گرگ‏ها خوب بدانند" را به مردم سبزاندیش ایران‌زمین هدیه کرده‏اند.


دانلود نماهنگ (فرمت flv با حجـم ۱۴ مگ) "اینجا".
دانلود نماهنگ (فرمت 3gp با حجـم ۲ مگ) "اینجا". مناسب موبایل

دانلود آهنـگ (فرمت mp3 با حجم ۲.۵ مگ) "اینجا".

هراس کودتاگران از دانشجویان و پادگانی شدن فضای تهران + گزارش ویدیویی دانشگاه آزاد

هراس کودتاگران از دانشجویان و پادگانی شدن فضای تهران

ادامه راه سبز «ارس»: با شروع سال تحصیلی جدید دانشگاه‌ها و اوج‌گیری دوباره اعتراضات دانشجويي نسبت به كودتاي انتخاباتي اخير، از بعد از ظهر امروز با استقرار وسیع نيروهاي انتظامی در سطح شهر، بار ديگر در شهر تهران فضاي پادگاني حكمفرما شد.
به گزارش نوروز، از عصر امروز تمامی دورتا دور میدان انقلاب و خیابان انقلاب در فواصل بسیار نزدیک به هم نیروهای انتظامی مستقر شده بودند.

فضاي سایر نقاط شهر تهران نیز امروز دگرگون بود؛ به گونه اي كه در زماني كوتاه، نيروهاي انتظامی با استقرار در ميادين اصلي همچون میدان انقلاب، ۷ تیر، ولیعصر، ونک و خیابان های حافظ، انقلاب، بلوار کشاورز و ... چهره اي پادگاني به شهر بخشيدند. گفتنی است دیروز و امروز، دانشگاههای تهران و صنعتی شریف، شاهد اعتراض گسترده دانشجویان به حضور عوامل دولت کودتا در عرصه دانشگاه بودند.

گزارش ویدئویی
اعتراضات دانشجویان در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز


حدود ساعت ۱۲ ظهر امروز سه‏شنبه ۷ مهر، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد، شعبه تهران مرکز به سیاست‏های فعلی کشور و دولت کودتا اعتراض کردند. این تجمع مسالمت‏آمیز که در ساعت ۱۲:۳۰ به حدود ۲۰۰ نفر می‏رسید با "شعارهای مرگ بر دیکتاتور" و "الله اکبر" دانشجویان خاتمه یافت.



*برای حفظ امنیت دانشجویان، مجبور به محو کردن تصاویر هستیم.

گزارش ویدئویی: دانشگاه شریف یک صدا فریاد مرگ بر دیکتاتور

گزارش ویدئویی از تجمع و تظاهرات امروز دانشجویان دانشگاه شریف
دانشگاه شریف یک صدا فریاد مرگ بر دیکتاتور

ادامه راه سبز - ارس: از صبح امروز دانشگاه شریف یک صدا فریاد اعتراض دانشجویان، نسبت به حضور وزیر متقلب علوم دولت کودتا در این دانشگاه بود. با اطلاع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف از حضور کامران دانشجو، وزیر علوم متقلب دولت کودتا در این دانشگاه تجمع بزرگی از دانشجویان معترض تشکیل شده است که هنوز تا ساعت ۱۲ امروز ادامه دارد.

بر پایه گزارش های رسیده جمعیتی بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر از دانشجویان این دانشگاه از مقابل درب کتابخانه مرکزی به سمت درب اصلی این دانشگاه در خیابان آزادی حرکت کرده اند و با دادن شعارهای "مرگ بر دیکتاتور"، "محمود خائن"، "کروبی بت شکن" و بسیاری شعارهای دیگر، یک بار دیگر به کودتاچیان نشان دادند که دانشگاه زنده تر از همیشه به عنوان قلب جنبش سبز مردم ایران می تپد. با توجه به جمعیت نسبتا کم دانشگاه شریف نسبت به دانشگاه های دیگر و بافت غیر سیاسی آن بسیاری از ناظران از برگزاری چنین تجمعی در این دانشگاه ابراز شگفتی کردند. شدت و حدت شعارها به حدی است که در مقابل دانشگاه در خیابان آزادی مردم عادی نیز جمع شده و به حمایت از دانشجویان پرداخته اند. از جمله شعارهای جدیدی که در این تجمع بر علیه کامران دانشجو داده شده شعار"دروغگوی عمروعاص، ۶۳ درصد اینجاست" بود. در همین راستا دو قطعه ویدئوی کوتاه از تجمع و تظاهرات امروز دانشجویان شریف در اینترنت منتشر شده است که تقدیم حضورتان میگردد:


روحانی واقعی منتظری صانعی - الله اکبر


تا احمدی نژاده ، هر روز همین بساطه


لینک دانلود ویدئو اول: اینجا - لینک دانلود ویدئو دوم: اینجا

اعتراف سردار میراث‌خوار جنگ: دومیلیون نفر در تظاهرات سبز روز قدس شرکت کردند

اعتراف سردار میراث ‌خوار جنگ سعید قاسمی:
دومیلیون نفر در تظاهرات سبز روز قدس شرکت کردند

ادامه راه سبز «ارس»: سعید قاسمی، در سال‌های اخیر با پشتوانه مالی و استفاده از امکانات لجستیک تبلیغاتی و تشکیلاتی نهادهای خاص، خود را از رهبران حزب‏الله ایران می‌داند و جریان استشهادیون جهان‏ اسلام و نیروهای استشهادی دانشجویان و مزخرفاتی از این قبیل را راه انداخته که جز بی‌آبرویی در جهان و ضربه زدن به اسلام، چیزی به ارمغان نیاورده است.

این سردار میراث‌خوار جنگ، که امروز هم حامی سرسخت احمدی‌نژاد شده است، با اعتراف به اینکه "دومیلیون نفر" در تظاهرات سبز روز قدس شرکت کردند با بی شرمی اظهار داشت: "بالاخره ساواکی‌ها،‌ اعضای سازمان مجاهدین خلق و... به همراه خانواده‌هایشان هم در این کشور زندگی می‌کنند و بخشی از جامعه را شامل می‌شوند!" قاسمی بعد از وارد کردن این چند گل به دروازه تیم اصول‏گرایان با اشاره به اعتراضات پس از انتخابات و جنبش سبز ادعا کرد که "هنوز سایه بنی‏ صدر بالای سر این جنبش مستدام است."

وی که در میان رزمندگان با سابقه جنگ، به ترس از نبرد و دروغ‏گویی نیز مشهور است با اشاره به سخنان فرزند شهید همت و انتقادات وی از اوضاع فعلی گفت: "وقتی فرزند همت این حرف‌ها را می‌زند باید شبها خون گریه کنم، البته من مقصرم ولی وقتی که در دانشگاه‌ها آن‏ها را چیزخورشان(!) می‌کنند چه می‌توانم بکنم؟"

قاسمی که از رسیدن صدای مخالف مجید مجیدی به گوش رهبری نیز بر آشفته بود اظهار داشت: "همان کسانی که تا دیروز دو میلیارد تومان برای کارهای خود پول می‌گرفتند امروز سمفونی ای کاش می‌نوازند! عزیزم مجید مجیدی! درست است که پیش آقا گریه می‌کنی، آقا هم در پاسخ فرمودند این تلخی‌ها زمان جنگ هم بود، اما باید بگوییم آن روزی که با هنرنمایی خود فیلمی را در مقابل احمدی‌نژاد ساختی کمر جبهه اسلام شکست و گاف دادی و برای یک عمر باید جواب خدا را بدهی!"

وی در ادامه سیاست کودتاگران، برای تفرقه‏افکنی و ایجاد نفرت در میان اقشار مردم ایران که با رفتارهای محمود احمدی‏نژاد، به ویژه در مناظره‏های انتخاباتی کشور را وارد مرحله بحرانی کرده است گفت: "اعتراضات كسانی كه در مناطق بالای پارك‌وی مینشینند، چندان مهم نیست، ولی اگر روزی دیدیم که اهالی شوش و... هم پشت سر ما نبودند باید فرار کنیم!"

فرمانده خود خوانده استشهادیون جهان اسلام! در ادامه با اشاره به فیلم 90 سیاسی که در ایام انتخابات منتشر شد و اذعان به اینکه آن فیلم پای خیلی‌ها را لرزانده است از "پسر عموی جانباز" خود هم گذشت نکرد و اظهار داشت: در آن شب‏های فتنه می‌خواستیم تصمیم بگیریم که به چه کسی رای دهیم و حتی از این بالاتر در روز یکشنبه پس از انتخابات و تجمع نیروهای حزب اللهی در میدان ولیعصر پسرعموی جانباز را دیدیم که همراه با گروه دیگر قصد رفتن به صداوسیما را داشت و زانوهایم بخاطراین تفاوت‌ها لرزید. این فتنه همان فتنه‌ای است که عاملان آن حتی اگر نتوانند آن را ادامه دهند پیروز میدان هستند، زیرا دیگر در داخل کشور کسی حواسش به فلسطین و لبنان نیست."

در واقع لازم است که ضمن اشاره به اینکه "در دیزی باز است، حیای گربه کجا رفته؟"، چند جملهء زیر را از زبان یکی از نیروهای قدیمی سپاه به سعید قاسمی یادآوری کنیم:

آقا سعید، اول می‌خواهم چند مطلب را از روزهای اول تشکیل سپاه را به تو گوشزد کنم، روزهایی که به یاد بیاوری کی بودی و چی شدی؟ پسر، آیا روزهای اعزام به کرمانشاه را فراموش کردی که برای اعزام نشدن التماس می‌کردی؟ که پدر پیر دارم و چه و چه. آیا باز در کرمانشاه، یعنی منطقه هفت، شهید امانی را فریب داده و به سراغ شهید بروجردی فرمانده منطقه نرفتید که: اجازه دهید من برگردم ؟باز شروع کردی: پدرم مریض است و باید در تهران باشم. شهید بروجردی در حضور تو از شهید امانی سوال می‌کند که این برادر راست می‌گوید، و امانی می‌گوید تا آنجایی که که من می‌دانم این‌گونه نیست؛ که بروجردی از تو می‌پرسد: برای چی عضو سپاه شدی؟ و خودت می‌گفتی: خیلی شرمنده شدم.

روزی که ما را با علی صدقیان به ایلام اعزام می‌کردند، شهید بروجردی سخنرانی کرد و اشاره به دروغ تو کرد؛ البته بدون ذکر اسمت. همه ما می‌دانستیم تو را می‌گوید، ولی به رویت نیاوردیم. ولی تو باز دروغ گفتن را رها نکردی. حاج علی صدیقان هنوز زنده است. در جمع همه گفت: به همه شما در این گردان علی اکبر اعتماد دارم، به جز سعید، چون به بروجردی دروغ گفت. امیدوارم فراموش نکرده باشی که می‌گفتی: امانی من را ضایع کرد، و تا شهادت امانی با او حرف نمی‌زدی. مهمتر از آن، شبی که در منطقه عمومی ایلام (بانی شیطان) در شب عملیات گم شدی!

همان شب امانی با تعدادی از بچه ها شهید شدند و جالب‌تر اینکه در همان جا صدیقان به تو گفت: برو که اگر بمانی، نیاز نیست عراقی‌ها تو را بزنند، این بچه‌ها می‌کشندت. بعد فرار کردی به سوی تهران. از همانجا، همه ما که تو را می‌شناختیم، با تو قطع ارتباط کردیم، ولی باز تو در لشگر 27 حضرت رسول پیدایت شد. گروهی جمع کرده بودی و از رشادتت در کردستان و مهران و ... می‌گفتی. می‌توانی بگویی چطور همه ماها دست و پا و بدن لت و پار داریم، ولی تو افتخار خالی‌بندی حتی ترکش کوچکی در بدن نداری. آری، شنیدم در قرارگاه شیمیایی شدی! پسر کمی حیا، کمی شرم، فقط کمی ...!

پسر روزی که دوباره با شهید امانی‌ روبه‌رو شدی چه می‌خواهی بگوی؟ آنجا این دروغ ها جواب نمی‌دهد. یک خاطره از شهید همت نقل کنم تا یادت بیاید همت نیازی به دروغ های تو ندارد. در قرارگاه، بنده خدایی با دوربین دنبال کسی می‌گشت تا با او مصاحبه کند. همه بچه‌ها از دوربین فراری بودند. وقتی پرسید من با کی مصا حبه کنم، همه در یک لحظه به اتفاق گفتند: «خالی‌بند ما قاسمیه»! خبرنگار پرسید: کدامیک از این برادرهاست؟

همت گفت: بهترین راه برای یافتن او، این است که هر جا دوربین دیدی، سعید هم آنجاست؛ و چقدر راست می‌گفت، چون بعد از مدتی به شهید آوینی آویزان شدی. به قول بچه‌ها آوینی را با دروغ هایی که بافته بودی، درست وسط میدان مین بردی! پسر، تو از اطلاعات و عملیات فقط اسم آن را یدک می‌کشیدی. تو کجا میدان مین رفته بودی؟ البته اگر رفته بودی یا شهید می‌شدی که لیاقت آن را نداشتی، و یا مثل خیلی از ما گوشه آسایشگاه بودی. خالی‌بندی کار خوبی نیست. راستی، قضیه لبنان و بوسنی بماند!


۱۳۸۸/۰۷/۰۶

آمیرحسین آقا، من میگم تولدته، بگو چشم!

آمیرحسین آقا، من میگم تولدته، بگو چشم!


تولدت مبارک آمیر حسین . راستی چند ساله میشوی ؟ بگذار ببینم ... برای بعضیها سه سال بعد از انقلاب به دنیا آمدی سه ماه بعد از انتخابات برایشان بزرگ شدی . همانها تولد تو را زیاد بخاطر ندارند و یا نمیخواهند که داشته باشند . در خانواده ای بوده که زیاد یاد شدنی نیست یا اگر هم باشد الفاظ آن یاد را امروز شایسته تو نمیدانند . برای خیلیهای دیگر دو ماه پیش از انتخابات به دنیا آمدی سه ماه بعد از آن پیرشان شدی . هم تو برای آنها پیر شدی هم آنها برای تو . تو پیر طریق آنها شدی آنها پیر طریق خودشان . نمی بینی ؟ ذره ذره پیر شدنهای جوانی ما را ؟ منتی بسر تو نیست منتت را هم داریم . جوانی مان داشت پیر میشد در طریقی که تهش هرجا که بود اینجا نبود . امروز اینقدر پیر شده ایم که حتی بتوانیم بمیریم . آنهم چه جور ... خواب اینگونه زیبا مردن را هم نمی دیدیم ...

نمیخواهم تو را بزرگ کنم بزرگتر از آنی که هستی . نمیخواهم قهرمانت کنم قهرمانتر از آنی که باید باشی . بالاخره بعد از اینهمه سه و هفت و چهل است که یک تولد هم داریم . تولد که زیاد داریم . دستگیر که میشویم یکجور متولد میشویم ، اعتراف که میکنیم یکجور ، تجاوزمان که میکنند یکجور دیگر ، جمع که میشویم یکجور ، همه اش تولد است ولی غریبه نیستی گریه مان میگیرد آمیرحسین . شاید اولین گریه بعد از تولدمان باشد ولی وقتی کسی متولد میشود خودش گریه میکند الآن او میخندد ما گریه میکنیم ...

بعضی وقتها اینقدر از تو لجم میگیرد که نگو ! میدانی ؟ تو یک کم زیادی خوبی ! زیادی راستی ، زیادی شریفی ، زیادی زیادی ! عادت نداریم ما آمیرحسین به خوب ديدن . عادتمان داده اند به بد دیدن و هم دیدن بد . دیدی با اینهمه حرف که این اواخر حتی خودمان هم برای خودمان درمی آوردیم تا حرف راست شنیدیم چطوری جمع و یکپارچه شدیم ؟ خودت هم فکرش را میکردی؟ دیدی چقدر از دروغ بدمان می آمد و خودمان هم نمیدانستیم ؟ دیدی چطوری پای حرفهائی که تو زدی ما ایستادیم و همانموقع ایستادن را هم یاد گرفتیم ؟ دیدی آمیرحسین ؟ باز هم بگم ؟ بگم بگم ؟!!!

میخواهم از تو تشکر کنم که متولد شدی . این شاید خنده دار ترین تشکر دنیا باشد ولی از تو ممنونم برای این تولد . تو هم از ما ممنون باش برای تولدهایمان همانجوری که همیشه هستی ...

تولد سبزت مبارک آمیرحسین آقا هر چند که یکبار قبل از انتخابات داشتی دستی دستی کار دستمان میدادی با بیانیه ات ، پیش قدممان میکردی برای اعتراف ! هنوز با تو قهرم از همانموقع ! گفته باشم ! ;)

.
.
علیرضا رضایی

ویدئوی آهنگ "مرغ سحر، ناله سر مکن" اجرا توسط ارکستر مستان به رهبری شهداد روحانی

اجرا توسط ارکستر "مستان همای" به رهبری شهداد روحانی
ویدئوی آهنگ زیبای "مرغ سحر، ناله سر مکن"

پخش آنلاین مرغ سحر ناله سر مکن

دانلود ویدیو "از اینجا" (فرمت flv حجم~ ۱۵مگ)



دانلود فایل صوتی "از اینجا" (فرمت mp3 حجم~ ۵ مگ)

مرغ سحر ناله سر مکن
دید گان خسته تر مکن
ما ز اه و ناله خسته ایم
ما غمین و دل شکسته ایم
گوشمان ز ناله کر مکن
ناله سر مکن ناله سر مکن

نغمه های شادمان خوان
صد سرود جاودان خوان
با نوای عاشقانه خوان
عمر مانده را چنین هدر مکن
ناله سر مکن ناله سر مکن

ظلم ظالمان همیشه هست
جرم مجرمان همیشه هست
مکر روبهان همیشه هست
بر دهان ظالمان بزن
از گناهشان گذر مکن
ناله سر مکن ناله سر مکن

صورت ار به سیلی چو خون کنم
به که راز خود ز دل برون کنم
پیش دشمنان را گلایه چون کنی
دشمنان خویش را خبر مکن
ناله سر مکن ناله سر مکن

مرغ سحر ناله سرمکن
دید گان خسته تر مکن