برخورد قضایی با محمد نوري زاد، یک «خودی» سابق
. ادامه راه سبز«ارس» به نقل از خودنويس: محمد نوریزاد سالها مورد اعتماد رهبری و رسانههای زیر نظر بیت بود. حملات مداوم نوریزاد در روزنامه کیهان علیه بسیاری از نویسندهگان و فیلمسازان و کارگزاران فرهنگی همیشه اثرگذار بود. اما پس از انتخابات خرداد امسال، نوریزاد، آن نوریزاد سابق نبود. نوریزاد جدید به خاطر انتقادهای اخیرش از حاکمیت، اینک زندانی است.
نوری زاد، نویسنده و وبلاگنویس متقد حکومت، عصر روز یکشنبه ۲۹ آذر پس از احضار به دادگاه انقلاب، به اتهام توهین به «مسئولین و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» بازداشت شد. او در وبلاگ خود، بارها و بارها رهبر نظام، رئیس جمهوری و رئیس قوه قضاییه را مورد حمله قرار داده و خواستار «عذرخواهی از مردم» و «برکناری احمدی نژاد» شده بود.
نوریزاد که زمانی دوستان زیادی در حاکمیت داشت، الان تنها مانده. اما دوستان نادیده این نویسنده سابق کیهان، به حمایت از او برخاستهاند. شبکه بزرگ وبلاگنویسها با نگرانی وضعیت او را پیگیری میکنند.
آخرین پست وبلاگ نوریزاد، این نگرانی را دامن زده است:
«نیم ساعت پیش دوستی از پلیس امنیت که خود را سروان شایسته مینامید تماس گرفت که: شما را احضار کردهاند . فردا ساعت هشت و نیم صبح منتظرتان هستم. صدای مهربان او را بجای آوردم . او، سال پیش نیز مرا بجرم توهین به مراجع فراخوانده و به دادسرا فرستاده بود. پرسیدم این بار به چه جرمی؟ خندید و گفت: به جرم توهین به رییس قوه قضاییه. دانستم که واژه "پردمه" کار دستم داده. راستی مگر قرار نبوده و نیست که اکسیژن قاضیان عدالت باشد؟»
اشاره نوریزاد به مطلب انتقادیاش در باره رئیس قوه قضاییه بود:
«در این چند وقت اخیر ، سخنان نازل و غیر حقوقی و غضبناک و خبری و مطالعه نشده و جناحی و سطحی و غیرکارشناسانه و آشفته و عوامانه و تهدید آمیز آقای صادق رینهای پردمهای آملی لاریجانی که رو به "سران فتنه" ایراد کرده، نشان میدهد که وی از همان صندلی اتاق کارش به درهای عمیق و ژرف سقوط کرده است. درهای که از قدیم الایام، و تا قیام قیامت، خدای متعال زیرپای قاضیان تعبیه کرده است.»
وضعیت نوریزاد، که وکیلی ندارد و سندی برای وثیقهگذاری باعث نگرانیهای زیادی در شبکههای آنلاین و رسانههای فردی شده است.
آخرین خبری که در باره وضعیت او منتشر شده امروز بر روی گوگل ریدر بسیاری از وبلاگنویسها خوانده شد:
«دیروز یکی از بچه ها به نقل از یکی از بچه هایی که برای دادگاه رفته بوده می گفت که محمد نوری زاد رو دیده تک و تنها رو صندلی انتظار دادگاه نشسته بوده تا نوبتش بشه. می گفت خیلی گناه داشت. خیلی تنهاست، نه پولی نه سند خونه ای، نه همراهی، نه وکیلی(اینو مطئن نیستیم ولی گویا وکیل نداره) گفت این آدم اون طرفی بوده اومده اینور، باید بیشتر هواشو داشت. کاش یکی بتونه پولی، سندی براش گرو بذاره. کاش لااقل بیشتر بهش پرداخته شه...
می دونم کم نیستند بچه هایی که هیچی ندارند تا گرو بذارن بیان بیرون، خصوصا کف خیابونی ها که تو بازداشتند. اما اینی که حریت به خرج داده، شاید باید بیشتر هواشو داشته باشیم.
اینارو گفتم شاید دست به دست شد، کسی بانی شد کمکی بهش کنه، سند، پول، یا حتی وکیل. که لااقل فکر نکنه تنهاست.»
بسیاری از نویسندگان، ناشران و وبلاگنویسان خواستار آزادی او شدهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر