فیلم و متن كامل سخنرانی سیدمحمد خاتمی در شب عاشورا
"حسينيه جماران"
"حسينيه جماران"
. ادامه راه سبز«ارس»: "تا روزی که زورمندان کم خرد، که دارای غرور و توهمند، و قدرت خود را در محرومیت و تحقیر انسان میدانند، و از سیاست جز سرکوب و دخالت و تحمیل و تحقیر و تطمیع چیزی نمیدانند [بر سر کارند]، باید جشن پیروزی کلمه بر شمشیر را به تأخیر انداخت. اما حرکت خرامان و شکوهمند تاریخ بشری به سوی آزادی و آزادگی ست."
کلمه: عاشورا ستیزان و یزیدیان زمان، پس از حمله از قبل برنامه ریزی شده به مراسم عزاداری امام حسین و سخنرانی سیدمحمد خاتمی – که حضرت امام او را فرزند فاضل و با تقوای خویش خطاب کرده بود، در رسانه ها و بوق های کریه خود نوشتند و دمیدند که «مردم و دانشجویان» در پاسخ به سخنان تفرقه انگیز سخنران و شعارهای ساختارشکنانه حامیانش «به طور خودجوش!» و «با حفظ آرامش!» به این سخنان اعتراض کردند.
فیلم زیر که با کیفیت بالا برای اولین بار در اختیار مخاطبین گذارده می شود، دلیلی دیگر است بر اثبات دروغگویی مزدوران و قلم به دستان مخالف ملت.
در بخشهایی از فیلم، مشاهده می کنید که چگونه جمع ۱۰-۱۵ نفره خرابکار در میانه سخنرانی سید بزرگوار اصرار به بر هم زدن سخنرانی و نظم جلسه دارند، و باز می توانید سعه صدر و آرامش مردم و دانشجویان واقعی که از لحاظ تعداد چندین برابر این مزدوران هستند، حتی وسعت نظر شخص آقای خاتمی که برای ایشان آرزوی جزای خیر نیز می نماید را مشاهده نمایید. اما وقتی برادران انتظامات حسینیه به قصد درخواست آرامش به میان جمعیت خرابکار رفتند، می توانید ببینید که چه رفتاری با ایشان می شود.
در بخش انتهایی فیلم نیز می توانید «حرکت خودجوش» عده ای از افراد شناخته شده را مشاهده کنید که «با حفظ آرامش» پس از شلیک تیر هوایی و ضرب و شتم مردم و عزاداران حسینی در بیرون از حسینیه، با باتوم اقدام به شکستن شیشه های این ارض مقدس کردند و با سبعیت تمام پس از شکستن در اصلی حسینیه ای که از روز ساخته شدن تا این لحظه به ساحت آن توهین نشده بود، پیروزمندانه و فاتحانه به داخل حمله ور شدند.
لازم به ذکر است که حفاظت از حسینیه جماران به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، که آن شب نیز حضور بسیار پر جمعیتی در محل داشتند. این نیروها به بهانه پر شدن حسینیه، بیش از یکساعت پیش از شروع شدن برنامه، درهای حسینیه را به روی علاقمندان بستند، در حالیکه همانطور که در تصاویر می بینید بخش خانمها تقریباً خالی است، و بخش آقایان هم بسیار تنک است.
مشروح سخنان سید محمد خاتمی را نیز می توانید در انتهای همین خبر مطالعه بفرمایید.
دانلود با كيفيت بالا با حجم ~ 77مگ در فرمت flv "اينجا"
دانلود با حجم پايين تر ~ 33مگ در فرمت 3gp "اينجا"
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی متن کامل سخنرانی وی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیر این بود که امسال مراسم شب عاشورا در این حسینیه باشد حسینیه ای که مرکز رهبری حضرت امام خمینی(ره) بود. انتخاب حسینیه از سوی امام برای هدایت انقلاب و جامعه؛ نشانه پیوستگی انقلاب اسلامی با نهضت امام حسین (ع) است.
عشق به امام حسین عشق به همه زیبایی هاست؛عشق به خدا است که کمال مطلق است.عشق به انسان است که برترین آفریده خداست و عشق به عدالت است که خدا می خواهد اساس زندگی اجتماعی انسان باشد. عشق به آزادی است تجلی گاه وجود بلکه عین وجود آدمی است و عشق به امام حسین راز و رمز ماندگاری ملت بزرگوار ایران است که دل در گرو محبت امام حسین نهاد و راه ناهموار تاریخ خود را با پای ابله و جان خسته طی کرد و دمی چشم از قله بلندی که در پی آن بود برنداشت و می بینید و می بینیم که محرم همیشه در ایران و البته در بسیاری از نقاط جهان چه محشر و قیامتی است.
بگذارید زبان حال دلداگان امام حسین را در غزل بلندی از حافظ بجویم که فرمود:
روشن از پرتوی رویت نظری نیست که نیست /منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند آری /سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب /خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش /غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
شیر در بادیه عشق تو روباه شود/آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
آب چشمم که بر او منت خاک در توست/زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند آری /سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب /خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش /غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
شیر در بادیه عشق تو روباه شود/آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
آب چشمم که بر او منت خاک در توست/زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست
گفتهاند که همه روز عاشورا و همه جا کربلاست چرا که نه عاشورا یک روز است در تاریخ و نه کربلا یک سرزمین در جغرافیا؛ بلکه کربلا تجلی گاه وجود شگفت انگیز انسان خداجو، موحد حقیقت طلب و عدالت خواه است و عاشورا نماد حرکت این انسان به سوی مقصدی که خدا معین کرده است و امام حسین (ع) قهرمان بزرگ این صحنه شگفت انگیز است.
از آن جهت که هم آگاهی انسان را به سوی آن مسیر و هدف افزایش می دهد و هم او را برمی انگیزد تا حرکتش شتابان تر شود.
البته در بینش الهی توحیدی و ادیان آسمانی به خصوص اسلام، قهرمان و بازیگر اصلی صحنه تاریخ خود انسان است و پیامبران و مصلحان بزرگ الهی آمده اند تا آگاهی این انسان را بالا ببرند و اراده اش را تقویت کنند تا خود راه را با چراغ آگاهی و پای اراده بپیماید و طبعا این انسان هرچه آگاه تر و مصمم تر سیر او به سوی هدف شتابان تر و در نزدیک تر شدن به ان هدف کامرواتر است و امام حسین قهرمان آگاهی بخش و شتاب دهنده این حرکت است.
اما تاریخ بشر کدام سو و هدف دارد؟
انسان دارای تاریخ است و تاریخ اختصاص به انسان دارد و تاریخ بشری دارای سیر و هدفی است صرف نظر از همه نظریه ها و نگاه های فلسفی که کوشیده اند برای تاریخ جهت، ضابطه و قاعده و قانون بیابند وفارغ از بحث های دراز دامن در این باره، آنچه در اینجا می گوییم این است که تردید نکنیم که تاریخ هرچه باشد هدفش شکوفایی وجود آدمی است و این شکوفایی در گرو آزادی انسان است و گزافه نیست که تاریخ انسان را تاریخ آزادی بدانیم و بنامیم.
در اینجا مجال بحث مبسوط نیست ولی برای نشان دادن این سیر و هدف کافی است که اجمالا به حوادث و وقایعی بنگریم که برای همه ملموس و روشن است. شاخص ترین خصوصیت قرن گذشته مقابله جانانه ملت ها علیه ظلم و بیداد مدرن یعنی استعمار چه بصورت قدیم و چه جدید آن بوده و انسان های مظلوم و استعمار زده به هر حال اراده خود را بر اربابانشان تحمیل کردند. هرچند به علل گوناگون نتوانستند به همه خواست ها و آرمان های خود برسند ولی حرکت به سوی برداشتن بندهای استعمار از دست و پای انسان مظلوم دستاورد کمی نبود.
از سوی دیگر در قرن گذشته شاهد نوعی حرکت فراگیر به خصوص در کشور های محروم تر علیه بدترین شکل حکومت یعنی حکومت استبدادی بودیم و نیز شاهد ظهور و در پی آن سقوط حکومت های توتالیتر و بالاخره مساله ای به نام حقوق بشر حداقل در مقام ادعا مورد توجه ملت ها بوده است و حکومت ها نیز حتی در آنجا که به نقض ابتدایی ترین موازین حقوق بشر پرداخته اند در فضای عمومی ناچار شده اند به ظاهر حرمت نهادن به انسان حقوق او را بپذیرند.
اینها همه خود دلیلی است بر اینکه سیر تاریخ به سوی آزادی است و با مقایسه آنچه امروز در باب نظام مطلوب و مقبول در جان جهانیان جای گرفته است با آنچه دیروز بوده خیلی از مسائل را روشن می کند.
اگر تا دیروز تنها وجه حکومت رایج در شرق و غرب عالم به نحوی حکومت استبدادی بود در همه جا اکثریت نه تنها محکوم به اطاعت از خواست و اراده حاکمان غیر مسئول بودند بلکه در عمق جان وجدان خود نیز این امر را به عنوان سرنوشت محتوم خود پذیرفته بودند؛ امروز در جهان کسی نیست که بتواند از نظام های استبدادی و خودکامه دفاع کند و حتی مستبدترین حاکمان نیز تظاهر به مردم داری و دفاع از حق و حرمت مردم می کنند و در همه جا این اصل پذیرفته شده است که برترین و محکم ترین حق در عرصه اجتماعی حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش است و به عبارت دیگر مردم سالاری به عنوان کم هزینه ترین و پرفایده ترین سامان حکومت و نظام اجتماعی پذیرفته شده است و میبینیم که افتخار انقلاب اسلامی هم این است که منجر به استقرار جمهوری اسلامی می شود بنابراین در عرصه حیات اجتماعی به روشنی و بی هیچ تردیدی می توانیم ادعاکنیم که سیر تاریخ سیر به سوی آزادی است از این امر نکته ای دیگر که بسیار هم ارزشمند است در می آید و آن اینکه انسان رها شده از قیدهای تحمیلی استعمار و استثمار و استعباد اجتماعی و نیز آزاد از غرائز تلطیف نشده حیوانی چون خشونت و درنده خویی؛ جانب حق و عدالت را خواهد گرفت.
یعنی تاریخ بشر علاوه بر اینکه تاریخ آزادی است تاریخ فعلیت یافتن حق و عدالت نیز خواهد بودو این سخن را می توان بیان دیگری از نظریه مهدویت دانست. بر می گردیم به فراز آغاز سخن که هدف تاریخ شکوفایی وجود آدمی است.
یعنی وجود انسان در پرتو آزادی و در بستر حق و در سایه عدالت است که شکوفا می شود. اجازه بدهید از تجربه شخصی که طی این سالها داشته ام در اثبات ادعایم مدد بگیرم. این که در زمان ما نیاز به کوشش و بحث فراوان نیست تا همگان بپذیرند که به جای جنگ و خونریزی و کشتار می توان و باید با یکدیگر گفتگو کرد چندان آسان به دست نیامده است.
گویی تمام تاریخ خونین بشر؛ مقدمه این قضیه به ظاهر ساده بوده است البته می دانیم که رسیدن به یک داوری و پذیرش یک ارزش از سوی همگان با تحقق و فعلیت آن نظر و ارزش فاصله زیادی است و اصلا آرمان ها همان ها هستند که در خارج نیستند و انسان می خواهد به آنها برسد و لازم است که علیه موانع آن مبارزه کند و آنها را از سر راه بردارد.
موانعی که گاه بسیارسخت، متصلب است چنانکه امروز هم در برابر آرمان آزادی و عدالت وجود دارد و طبیعی است که تا وقتی زورمندان کم خرد که چشم بصیرتشان را غرور پر کرده است و دست انصافشان را توهم بسته است و از قدرت فقط تازیانه و شمشیر و بمب را می شناسند و از سیاست جز تزویر وتهدید و تطمیع چیزی را مراد نمی کنند و قدرت و مکنت خود را در گرو تحقیر انسان و محرومیت بخش های مهمی از آنها می دانند و با کمال تاسف در اثر پیشرفت دانش و فن این توان را یافته اند که در لحظه ای کوتاه گل و لبخند و امید و درخت و آب را با تیغ بلاهت خود از چهره زمین پاک کنند؛ باید جشن پیروزی کلمه بر تیغ، انسانیت بر دردمنشی و آزادی بر بردگی و آزادگی بر حقارت را به تاخیر انداخت ولی نمی توان و نباید حرکت خرامان و پرشکوه تاریخ پر درد بشری رابه سوی آزادی و حق و عدالت ندید و سرشار از امید و خشنودی نشد و همین امید و بینش است که ما، شما و همه انسان ها را علی رغم نامردمی هاوسختی ها و درد و رنج ها امیدوار و با اراده نگاه می دارد.
بعد از این مقدمه می گویم:
اگر نقش قهرمان در عرصه تاریخ غیر قابل انکار است نه در راه بردن تاریخ (که سیر الهی و طبیعی خود را دارد و قهرمان هم در متن این سیر و حرکت است نه بیرون از آن) بلکه در شتابان کردن سیر به سوی هدف والای تاریخ است.
سیری که جان آگاه انسان بستر آن است و اراده مستحکم او محرک آن و قهرمان کسی است که در آگاهی بخشی و تقویت این اراده نقش دارد و آقا ابا عبدالله (ع) از بزرگترین قهرمانان عرصه تاریخ و دارای نقش بی نظیر در این صحنه است.
اما درس هایی که از قیام امام حسین (ع) می گیریم چیست؟
۱-آزادی حقیقی در بندگی خدا است؛ خدای حسین خدایی است که گرچه قهار و جبار و قادر است ولی پیش و بیش از آن خدای هدایت و محبت و رحمت است و رحمتش از غضبش پیشی می گیرد و خشم و قدرت و قهاریت او نیز که عین علم و حکمت و عدل او است در برابر ستم و کژی و بی عدالتی و انسان ستیزی است و تنها با پرستش آن خدا است که از یک سو انسان می تواند از بند ویرانگر هوس و حیوانیت و خود برتر بینی رهایی یابد و از سوی دیگر و از پایه این آزادی درونی قدرت و اراده آن را نیز می یابد تا در برابر سلطه هوس قدرت های جبار بایستد و به سوی آزادی اجتماعی حرکت کند.
آزادی و آزادگی امام حسین همان است که در بیان بلند خود اعلام می دارد “ناپاک و ناپاک زاده ای مرا میان شمشیر وخواری مخیر کرده است و هیهات منا الذله” این آزادگی همان آزادگی ناشی از بندگی خدا و نیز روح آزاده بنده خداست.
۲-حرکت به سوی آزادی از موضع دین کارساز است به خصوص هنگامی که دین پوشش و بهانه ای برای بیدادگری باشد. نوعی تقدس بخشیدن به ظلم و خودسری چنانکه کم و بیش در بسیاری از پدیدآمده است و به تعبیر مرحوم آیت الله نایینی بدترین نوع استبداد؛ استبداد به اصطلاح دینی است.
امام میفرماید:انی لم اخرج و لا بطرا و لامفسدا بل خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی امر بالمعروف و انهی عن المنکر و باز می فرماید الاترون ان الحق لا یعمل به و الباطل لا یتناهی عنه ؛نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل باز داشته نمی شود.
دین آمده تا انسان را آزاد کند؛ بندها و قیدها و غل ها و زنجیر ها را از پای جان انسان بردارد و شرایط اسیر کننده و ویران کننده را دگرگون کند و انسان را بر سرنوشت خود حاکم گرداند و اگر روزی به نام دین انسان را به بند کشیدند بدانید که هم به انسان و هم به دین جفا شده است و مرام حسین این است که باید ایستاد ولواینکه او را خارجی؛خروج کننده علیه امیرالمومنین بدانند و هنگامی که بیداد و تبعیض و انسان ستیزی و بی انصافی و بداخلاقی در برابر دادگری و مساوات و حرمت انسان و عدل و انصاف و اخلاق قرار گرفت بی تردید باید جانب دین حق و عدالت را گرفت و این همه را به نام دین انجام داد تا هم خدمتی به انسان باشد و هم خدمتی به دین خدا.
۳-آزادی گرانبها ترین هدیه الهی است و ارزان بدست نمی آید باید برای بدست آوردن آن هزینه کرد و نیز برای نگاه داری آن هزینه بیشتر و هر چه در این راه هزینه کنیم زیاد نیست حتی اگر جان پاکی چون جان امام حسین باشد اینها است درس های قیام حسین و صدها و مورد دیگر که مجال بیان آن نیست.
امام حسین با دل دریا و سینه باز و آرامش جان و همه سرمایه ؛ خود را در راه خدا و برای رهایی انسان داد ولی این دل دریا تحت تاثیر عاطفه والای انسانی متاثر هم می شد از جمله هنگامیکه به بالین برادرش آمد. آن مرد آزاده با آن چهره نورانی و درخشان که او را ماه بنی هاشم می گفتند با آن ادب و فضیلت و اخلاق و شجاعت بدنش را قطعه قطقه بر خاک دید امام بر سر بالین او نشست و گریست و هنگامیکه برخاست با قامت خمیده و دست بر کمر برخاست.
یا وقتی بر سر پیکر در خون غرقه جوان برومندش آمد، جوانی که او را شبیه ترین انسان به رسول خدا می دانستند، امام نشست و مدت ها سر فرزندش را بر سینه فشرد و صورت بر صورت او گذاشت و هنگامیکه سر برداشت خون سراسر چهره او را پوشیده بود با تاثر فراوان فرمود:” بعد از تو خاک بر سر دنیا و زندگانی دنیا”.
و یا وقتی فرزند شیر خوارش روی دستش با تیر دشمن گوش تا گوش دریده شد دست خود را از خون او پر کرد و رو به آسمان کرد و فرمود: ” این همه بر من آسان می شود چون خداوند همه چیز در محضر توست و تو می بینی”.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر