۱۶ آذر بنای یادبود آرمانخواهی نسلی بود که رؤیایش آزادی و پیشرفت بود، نسلی که ترس در قاموسش جائی نداشت، تقدیم آن سه شهید آغازگر فصلی گردید که اکنون پس از چند دهه هنوز شعله هایش زنده و جاودانه است، یادشان گرامی و پر رهرو باد.
جنبش سبز دمکراسی خواه ایران بعنوان ققنوسی متولد شده از آتش ظلم و جور و استبداد و استحمار نیازمندحفظ و رعایت دو عنصر حیاتی و اساسی است :
۱- عدم خشونت بعنوان اصل اساسی و غیر قابل تغبیر جنبش.
۲- دمکراسی خواهی بعنوان هویت و کارکرد وهدف جنبش.
شاید تاریخ معاصر ایران تاریخ حرکت ها و جنبش های کوچک و بزرگی است که برای احیاء آزادی و عدالت ایجاد شده اند . انقلاب مشروطیت بعنوان اولین حرکت ترقی خواهانه در پی ایجاد نهادها و سازمانهائی بود که بتواند پیشرفت و ترقی و آزادی را به ارمغان بیاورد، ایدئولوژی این نهضت که برگرفته از ایدئولوژی سایر انقلاب های قرون 18 و 19 بود توسط روحانیت بگونه ای تفسیر شد که مغایرتی با شرع و سنت نداشته باشد.
این تفسیر و تأویل ها خود زمینه ساز ساختارهاو روشها واندیشه هایی شد که حرکت های بعدی را به نوعی بر اساس همان برداشت ها استوار ساخت، انقلاب اسلامی روشن ترین جنبشی بود که بر همان اساس و بویژه اسلام سیاسی شکل گرفت و هم رهبریش در اختیار روحانیت بود، جدا از همة آسیب شناسی هایی که جایش در این نوشته نیست روحانیت مسلط ومیراث خوار انقلاب با فرموله کردن همه کارکردهای مادی و معنوی انقلاب (ایدئولوژی-دولت- برنامه ها- طرح ها-ادبیات واهداف و روشها .....)بااندیشه وبینش خویش سعی کرد برداشت اسلامی وفقیهانه ای را رسمیت واصالت ومنزلت دهد که امروز حاصلش را مشاهده می کنیم.
جدای از اینکه بخواهیم به خیر و شر موضوع بپردازیم می خواهیم این مهم را بازگو کنیم که جنبش سبز نه می خواهد و نه باید در چنبره انحرافات و تجربیات تلخ و مشکلات سخت و روش های اهریمنی وزشت گذشته انقلاب هاو جنبش های تاریخ ایران گرفتار شود.
عدم خشونت و دمکراسی خواهی دو موضوعی است که برای ورود به دوره ای تازه از تاریخ ایران لازم وسرنوشت سازو حیاتی است، هرگونه انحراف از این دو اصل اساسی جنبش همان سرنوشتی را رقم خواهد زد که ما امروز ادبار تاریخی مان را نتیجه آن میدانیم،
ورود انقلاب اسلامی به بحث خشونت و ایدئولوژی و استبداد دینی و ولایت مطلقه فقیه وصدور انقلاب و جنگ و تصفیه و........تجربة خوبی است که ملت ما در دفتر زندگی خویش دارد،
همة آنانی که دل در گرو تغییر در ایران دارند متفق القولند که ادامه حیات و زندگی و استمرار و نجات بخشی جنبش در گرو این دو اصل آشکاری است که در 16 آذر امسال میتواند ضمن نشان دادن آن به ملت و جهانیان جشن پختگی و استمرار جنبش را نیز در کام ما شیرین کند. چشمة نوش ملّت ما نباید یکبار دیگر از خاکستر دریغ مکدر شود، هر کس به اندازه کمکی که به جنبش میکند و در هر کجا که به جنبش بپیوندد به آن ایمان دارد.
نباید از همه انتظاری برابر داشت.جنبش از ندا و سهراب وتاجزاده و زید ابادی و منصوری ........تا ابطحی و شریعتی و.... وتا دیگران را شامل میشود.همه شجاعت و ظرفیت یکسان ندارند.کروبی و موسوی و خاتمی و هاشمی هر یک در اندازه و مقیاسی باید تحلیل و دیده شوند.افراط در انتظاروقضاوت سم جنبش است. گرچه در ذهن زخمی این ملت بلاکش یاد آنانکه چراغ اعتراض و شورش و شجاعت و مرگ و شهادت و زندان و تبعید و درد و شکنجه و تلاش و سازش ناپذیری را در برابر ظلم روشن کرده اند همیشه جاودانه و عزیز است .
روز ۱۶آذر با شرکت و حضور گرم و شجاعانه خویش به جنبش استمرار و مقاومت ببخشیم ودانشجویان سرافراز را تنها نگذاریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر