گزارش یک روزنامه نگار از اوین:
همهء روزمان در صف می گذرد
. ادامه راه سبز«ارس»: ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار در وبلاگ خود در توصیف شرایط زندان اوین و آزادی های اخیر نوشته است:
شنیده ام به زودی تعدادی از زندانی ها آزاد می شوند .من از آزادی زندانی ها خیلی خوشحالم.همه به خاطر خودشان و هم به خاطر آنها که در زندان می مانند.
ما که امیدی به ازادی بهمن نداریم .امیدواریم با ازادی تعدادی از زندانی ها لااقل فضای نفس کشیدن برای زندانی ها در زندان بوجود بیاید.
بهمن می گوید هم اکنون در یک سلول که کوچکتر از بیست متر است ، او و چهل نفر دیگر زندانی هستند.می گوید که همه روزمان در صف می گذرد :صف دستشویی ،صف حمام ،صف تلفن ،صف خرید.
وضع آنقدر بحرانی شده است که می گوید خوش به حال مسعود واحمد که به زندان رجایی شهر منتقل شده اند.لااقل می توانند پای شان را دراز کنند!
پرسیدم :کتاب می خوانی؟
گفت :کتاب ؟مگر می شود که در چنین فضایی کتاب هم خواند
بنابراین امیدوارم روند آزادی ها ادامه پیدا کند.شاید یک رفاه حداقلی نصیب زندانی ها شود.
همهء روزمان در صف می گذرد
. ادامه راه سبز«ارس»: ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار در وبلاگ خود در توصیف شرایط زندان اوین و آزادی های اخیر نوشته است:
شنیده ام به زودی تعدادی از زندانی ها آزاد می شوند .من از آزادی زندانی ها خیلی خوشحالم.همه به خاطر خودشان و هم به خاطر آنها که در زندان می مانند.
ما که امیدی به ازادی بهمن نداریم .امیدواریم با ازادی تعدادی از زندانی ها لااقل فضای نفس کشیدن برای زندانی ها در زندان بوجود بیاید.
بهمن می گوید هم اکنون در یک سلول که کوچکتر از بیست متر است ، او و چهل نفر دیگر زندانی هستند.می گوید که همه روزمان در صف می گذرد :صف دستشویی ،صف حمام ،صف تلفن ،صف خرید.
وضع آنقدر بحرانی شده است که می گوید خوش به حال مسعود واحمد که به زندان رجایی شهر منتقل شده اند.لااقل می توانند پای شان را دراز کنند!
پرسیدم :کتاب می خوانی؟
گفت :کتاب ؟مگر می شود که در چنین فضایی کتاب هم خواند
بنابراین امیدوارم روند آزادی ها ادامه پیدا کند.شاید یک رفاه حداقلی نصیب زندانی ها شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر