۱۳۸۸/۰۶/۳۰

آقای توکلی نگران باشید!

آقای توکلی نگران باشید!


نامه ی احمد توکلی به مهندس میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی نامه ی جالبی است. اصلا شخصیت توکلی شخصیت جالبی است. اما جهت یادآوری برای وجدان ایشان چند نکته را مطرح می کنم. وجدانی که امیدی به انصاف در آن نیست!

آقای توکلی!!!

1. شعارهای چنبش سبز را در روز قدس هدف گرفته اید و آنها را متضاد با استراتژی امام راحل بیان کردید. مگر از دیدگاه شما و دوستان شما جمهوری ایرانی با جمهوری اسلامی متفاوت است؟ مگر در جمهوری اسلامی کنونی چه عاملی وجود دارد که با جمهوری ایرانی در منافات است؟ آقای توکلی به بیان صریح امام بازگردید و انصاف را خرج کنید. آیا منظور امام از جمهوری اسلامی غیر از جمهوری ایرانی است که مردم ایران به سبب مسلمان بودند خواستار اجرای احکام اسلام هستند. چرا خواست مردم را در جمهوری اسلامی آنقدر تقلیل داده اید که امروز با جمهوری ایرانی مشکل دارید؟ آیا امام میزان را رای مردم نمی دانست؟ آیا امام نمی گفت روز قدس روز مقابله ی مستضعفین در برابر مستکبرین است؟ آیا امام نگفت که راه قدس از کربلا می گذرد؟ آیا امام سپاهیان عازم به لبنان را برنگرداند؟ آیا امام نگفت ولی فقیه که از عدالت خارج شود خود به خود معزول است؟

2. چهار ویژگی را برای جنبش سبز بر شمردید. اول ناسازگاری با انقلاب اسلامی. آقای توکلی جنبش سبز با کدام خواسته بر حق مردم در سال 57 ناسازگار است. آیا نمی شنوید که بعد از سی سال شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد در خیابان ها طنین اندازشده است. ویژگی دوم جنبش را وابستگی به بیگانگان دانستید. آیا شعار مرگ بر روسیه و مرگ بر چین وابستگی به بیگانگان است یا التماس به روسیه و چین برای اعمال حق وتو؟ شعار نه شرقی نه غربی را فراموش کرده اید؟

3. آقای توکلی این چه مصلحتی است که در برابر مصلحت مردم قرار دارد. چرا میرحسین موسوی باید میان مصلحت نظام و خواست و مصلحت مردم یکی را انتخاب کند. آیا این نشان نمی دهد مصلحت این نظام به مصلحت مردم گره نخورده است؟ آیا مصلحت نظام یعنی قربانی کردن همه چیز برای محمود احمدی نژاد؟ چرا امروز شما در مجلس به وزیران بی لیاقت رای می دهید؟ چرا تحقیقات از حوادث اخیر را متوقف و مسکوت گذاشته اید؟ آیا این مصلحت مردم است؟

4. آقای توکلی, شعار نه غزه،نه لبنان, جانم فدای ایران حسابی شما را بر افروخته است. به مهندس خورده گرفته اید که چرا درباره فلسطین تغییر موضع داده است. آیا موسوی تغییر موضع داده است یا مسله فلسطین از یک موضعه ی حق طلبی به یک موضعه ی امنیتی نزول کرده است؟ آیا ما برای حق طلبی از حماس حمایت می کنیم یا برای منافع امنیتی خودمان؟ آیا قدرت طلبی بین المللی ما با آمریکا تفاوتی دارد؟

5. در کلام شما نگرانی موج می زند. خاتمی را از خلع لباس بیم داده اید. آیا ندیدید که چگونه عمامه را از سر فرزند فاضل و با تقوای امام انداختند؟ شما نگران خاتمی نیستید حتی بیم جان ندارید زیرا از صلح طلب بودند جنبش سبز مطمئنید. آقای توکلی شما نگران صندلیتان هستید. باید هم نگران باشید چون صندلی شما پشت به مردم و روبروی قدرت قرار دارد. آفای توکلی دوام خدمت به خلق خدا حفظ منافع مردم است. فریاد زدن برای حراست از حرمت مردم است. ببینید مهدی کروبی را که شجاعانه برای مردم می جنگد. آیا حکومت شما از فریادهای او به لرزه نیفتاده است؟ امروز مجلس شما قدرتمندتر مردمی تر و موثرتر است یا شیخ اصلاحات؟

6. مدعی شده اید که رهبران اصلاحات سخنی می گویند که بدان عمل نمی کنند. آیا مصداق این سخن خود و دوستانتان نیستید که دم از وحدت ملی و آشتی ملی می زنید اما تمام سران اصلاحات را در بند دارید و هر روز نمایش تازه ای را برای تخریب آنان ترتیب می دهید. آیا کسانی که در بند هستند باید داغ وحدت ملی را بر تن ببینند و دم بر نیآورند؟

آقای توکلی نگران باشید و چشمان خود را باز نگاه دار و عمارتی را که جاهلان نورسیده به حکومت ویران می کنند تماشا کنید که خداوند بشارت داده است:

وسيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون


وبلاگ ترانه غریب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر